شتابان به سوی هـدفي حـرکت ميکنید که ناگهـان صـدایی شما را میخکوب میکند: «رويهها اجازه این کار را نميدهند.» «پردازش آن ماهها طول ميکشد.» «فرمهای بیشتری را پر کنید.» یا بدتر از آن، درخواست همکاری ميکنید، اما پاسخی دریافت نميکنید. به دیوانسالاران حقیر بهخاطر مانع تراشیدن بر سر راهتان لعنت ميفرستید. نمیدانید برای اینکه کارها دوباره بهجریان افتند، آیا باید چیزی پرداخت کنید یا از نفوذ خود استفاده کنید. اما اگر متوسل به پارتيبازي شويد، مشكل را استمرار بخشيدهايد: دور باطل ناتوانی که اثربخشی سازمانی را تضعیف ميكند.
بنابر جمله مشهور لرد اکتون، قدرت فساد ميآورد. اما ناتوانی هم فساد ميآورد. گرچه ناتوانی ممکن است به خشونتهای هولناك مقامات متکبري که فکر ميکنند برتر از قانون هستند، منجر نشود، اما در هر حال مضر و زیانآور است. زماني طولانی است که من شاهد اثرات مخرب آن بر سازمانها هستم. بهنظر ميرسد این امر در روز بعد از بحران مالی، یعنی درست هنگامی که سازمانها به تغییرجهت سريع نیازمندند، بسیار فراگیر و رایج شده است. در حالی که استراتژی، منطقمحور و حاصل معدودي طرح متفكرانه است، كار آشفته اجرا، مستلزم اقدامات هماهنگ همه کارکنان است.
[1] . روزابت موسکانتر، استاد استراتژي، نوآوري و رهبري در دانشكده كسبوكار هاروارد است. آخرین کتاب وی بهنام «ابرشركت» در سال 2009 توسط انتشارات كراون عرضه شده است.