By Jyotsna Bhatnagar/ Nakul Gupta
نوشته: جوتسنا باتناگر
ترجمه: فریبا یاوری
رام کاپور و برادرش شایام پس از شرکت در جشن هولی (فستیوال رنگها در هند) سرتاپا رنگی به خانه خود و پدرومادرشان در گورگان بازمیگشتند تا شام سنتی خانوادگی را صرف کنند. به محض ورود، نام و تصویر هری شوکلا روی صفحه گوشی پدیدار شد.
شایام با تعجب پرسید: «چرا این موقع زنگ میزند؟»
رام بنیانگذار و مدیر شرکت طراحی پایدار گرینایمپکتکانسالتینگ و هری یکی از باارزشترین کارکنان آن بود، ولی یک سال پیش به شرکتی رقیب پیوسته و آنجا را ترک کرده بود.
رام پاسخ داد: «فکر کنم برای کار. ما با هم تماس داشتیم.»
شایام: «باور نمیکنم. او شما را ترک کرد! قسم خوردی دیگه باهاش حرف هم نزنی.»
این حرف واقعیت داشت. هری دستراست رام در شرکت بود. رام تیمهای بررسی و طراحی را در دفتر رهبری میکرد و هری در محل بر کار مهندسان در پروژههای املاک مسکونی و تجاری شرکت نظارت داشت.
سال اول تاسیس شرکت، مجابکردن سازندهها به بناسازی پایدار بسیار مشکل بود. ولی وقتی سال بعد هری با هشت سال تجربه وارد شرکت شد، کسبوکار رونق گرفت.