By Andrei Hagiu/ Elizabeth Altman
نوشته: آندره هاگیو و الیزابت آلتمن
ترجمه: سعیده رجائی هرندی
پنج شرکت از ده شرکت ارزشمندتر جهان امروز (اپل، آلفابت، آمازون، فیسبوک و مایکروسافت) بیشتر ارزش خود را از بسترهای چندوجهیشان بهدست میآورند که تعاملات و معاملات بین بخشها را تسهیل میکنند. بسیاری از ام.اس.پیها ارزشمندتر از شرکتهای موجود در صنایع مشابه هستند که فقط محصولات و خدمات را ارائه میدهند: برای مثال، ایربی.ان.بی درحال حاضر ارزشمندتر از ماریوت، بزرگترین هتل زنجیرهای جهان است. با این وجود، نویسندگان میگویند، شرکتهایی که بهعنوان بستر کسبوکاری بهوجود نمیآیند، بهندرت، متوجه میشوند میتوانند محصولات خود را یکسان کنند. حتا اگر هم متوجه آن شوند، معمولا در سرگردانی بهدنبال راهبردی برای این تغییر هستند.
در این مقاله، هاگیو و آلتمن چارچوبی را برای انجام این کار ارائه میدهند. آنها چهار روش را توضیح میدهند که محصولات و خدمات میتوانند به یک بستر تبدیل شوند و مزایا و معایب راهبردی هر یک را بررسی میکنند: 1) بازکردن راه برای طرفهای سوم 2) اتصال مشتریان 3) اتصال محصولات برای مرتبطکردن مشتریان و 4) تبدیل شدن به تامینکننده بستر چندوجهی. این ایدهها میتوانند توسط شرکتهای فیزیکی و برخط استفاده شوند.