ترجمه: دکتر مهسان زارع
در سالهای اخیر بر همه روشن شده است که فعالیتهای فاجعهبار طبیعت مانند توفان، سونامی، زمینلرزه، آتشسوزی و... بهدفعات بیشتری رخ میدهند و خسارت بیشتری نیز بهبار میآورند. هزینههای سالانه جهانی خسارات بلایای طبیعی بهشدت افزایش یافته که میانگین سالهای 2011 تا 2015 آن، چهار برابر میانگین سالهای 1980 تا 1985 بوده است. تعداد افراد متاثر از این فجایع نیز در حال فزونی بوده و در سالهای اخیر به بیش از سیصدمیلیون نفر رسیده است. با این وجود، روشهای سنتی تامینمالی بازسازی مناطق فاجعهدیده، بهوسیلهی دولت، سازمانهای غیرانتفاعی و مردمنهاد (سمن)، با سرعتی مشابه گسترش نیافتهاند.
شرکتها پا پیش گذاشتهاند تا بخشی از کار را بهعهده گیرند. در سال 2000، کمتر از یکسوم سههزار شرکت بزرگ دنیا، مبلغی را برای کمک به فجایع اهدا کردند، اما در سال 2015 این میزان از نود درصد فراتر رفت و متوسط کمکدهی نیز ده برابر افزایش یافت. در میان پانصد شرکت بزرگ آمریکا، میزان کمکهای آنها برای جبران خسارتهای فجایع از کمتر از بیست درصد در سال 1990 به 95 درصد در 2014 رسیده است.
با مشاهده این روند، پژوهشگران بر دو پرسش تمرکز کردند: آیا ارتباط محلی و تخصص شرکتهای کمککننده اهمیت دارد؟ و اگر کسبوکارها هزینههای بیشتری در این زمینه میکنند، آیا خود و سهامدارانشان از آن سود میبرند؟