نوشته: روزابت موس کانتر
ترجمه: دکتر کاوه سرمست
توازن زندگی و کار در سالهای اخیر به موضوع داغي تبديل شده است، بهویژه برای شركتهايي که ميخواهند نخبگان را جذب کنند و به آنان انگیزه ببخشند و حفظ کنند. با این وجود، همانگونه كه محيط كار براي هماهنگي با واقعیتهای زندگی دور از کار تلاش دارد، مسائل حلنشده همچنان باقي ماندهاند.
کار بیش از حد. فيلم «خوردن، دعا، عشق» اقتباسي از کتاب الیزابت گیلبرت است كه من عنوان اين مقاله را بهطنز از آن برگرفتهام. اما چه کسی وقت خوردن دارد؟ لقمههای سریع جایگزین خوراکهای دلچسب شدهاند و کار همه جنبههای زندگی را تهديد ميكند. بهرهوری اندازهگیری ميشود، اما رفاه خیر. استرس محیط کار روی سلامتی تاثیرگذار است و حتا زمانی هم که شرکتها سودآوری بالا دارند اقتصاد را به راههای دیگر ميكشاند. برای والدین کارمند، بهویژه زنان، از كوره دررفتن راحتتر از سادهگرفتن است. شرکتها علاوه بر انعطافپذیری ميتوانستند پودمانهایی (ماجولهايي) هم برای کار تعریف کنند و فقط به «تماموقت» بسنده نکنند. همچنین سنجههایی برای رضایت از زندگی فراهم آورند، نه اینکه فقط به مشاركت کاري بپردازند.
[1]. روزابت موسکانتر، استاد دانشکده کسبوکار هاروارد و متخصص در استراتژی، نوآوری و رهبری است. آخرین کتاب وی بهنام ابرشرکت در سال 2009 توسط انتشارات کراون عرضه شده است.