نوشته: رابین گرینوود و دیویس شارفستاین
روزگاری بخش مالی آمریکا جایگاه «سرگرمی» پیروپاتالهای کمرمق بود، اما امروزه کسبوکاری پویا و رشدیابنده شده که بهترینها و درخشانترینها را جذب خود میکند. آدم وسوسه میشود این صنعت را موفقیتی مشعشع اعلام کند. اما هدف آن خدمت به خانوارها و بنگاههای آمریکایی است و با این استاندارد، عملکرد آن آمیخته است.
رشد این بخش به سود شرکتهای آمریکایی بوده و باعث شده دسترسی سریعی به دوردستترین بازارهای مالی جهان داشته باشند. برای نمونه، سرمایه مخاطرهجو و بازارهای بورسی که پشتیبان آن هستند، پولها را به سمت ایدههای نوآورانهای سوق میدهند که صنایع را متحول ساخته و صنایع جدید خلق کردهاند.
اما بقیه اقتصاد چندان بهرهای از شکوفایی بخش مالی نبردهاند. نخست، چرخش از بانکداری مبتنی بر پسانداز به سیستم بانکداری سایه، بدن تعدیلات قانونی کافی، باعث آسیبپذیری سیستم مالی در برابر بحران شده است. دوم، تریلیاردها دلار به سمت مستغلات مسکونی سرازیر و از سرمایهگذاریهای بهرهورتر دریغ شدهاند. سوم، هزینه مدیریت حرفهای سرمایهگذاری بسیار بالاست و باعث خروج نخبگان از سایر صنایع میشود.
بخش مالی میتواند سلامت و رقابتپذیری اقتصاد آمریکا را ارتقا بخشد. راههای انجام اینکار عبارتند از: بالابردن الزامات سرمایه و نقدینگی، تغییر مسیر مباحث پیرامون اصلاح تامینمالی خانهسازی از ارزان نگهداشتن اعتبار رهنی به تضمین ثبات مالی و نهادینهسازی معیارهایی که مدیران داراییها را ناگزیر از رقابت بر مبنای ارزش واقعی که خدمات آنها فراهم میسازند.