By Tarun Khanna
نوشته: تاران خانا
ترجمه: دكتر مريم خالقی بايگی
دشمنی چین و هند پس از حدود چهار دهه در حال پایان است. معدودی از شرکت های این دو کشور توانستهاند با استفاده از این همزیستی بهسرعت به مزیت های رقابتی دست یابند. اگر شرکت های غربی از این كار غافل بمانند، مزیت رقابتی خود را نهتنها در چین و هند، بلکه در کل جهان از دست خواهند داد.
مشکل این است که اکثر شرکت ها و مشاوران نمیخواهند باور كنند پرجمعیت ترین ملل این سیاره می توانند مشكلاتشان را حل كنند. این همسایگان نهتنها از طریق سیاست های خارجی یکدیگر را میآزارند، بلکه برای تسلط بر آسیا هم رقابت دارند. بهعلاوه، این سریعالرشدترین اقتصادهای جهانی، رقیبانی سرسخت برای مواد خام، تکنولوژیها، سرمایه و بازارهای خارجی هستند.
با این وجود، چین و هند به سه دلیل در حال فراگرفتن همکاری هستند. نخست، گرچه ممکن است این دو تمدن كهن از سال 1962 در دشمنی با یکدیگر باشند، اما پیشتر از آن، دوهزار سال از پیوندهای نزدیك فرهنگی، اقتصادی و مذهبی بهره بردهاند. دوم، تحقیقات نشان می دهند همسایگان بیشتر از غیرهمسایه ها دادوستد می کنند. سوم، از زمان گشودهشدن درهای اقتصاد آنها، چین و هند به طرق بهنسبت متفاوتی تكامل یافته اند، از این رو، رقابت میان آنها کاهش یافته مکمل یکدیگر شدهاند.
برخی شرکتها از قبل استراتژیهایی برای استفاده از قابلیتهای هر دو کشور تدوین كردهاند. شركت ماهیندرا.اند.ماهیندرای هند، تراکتوری را در هند طراحی و در چین تولید میکند؛ شركت هوآوی چین، برای توسعه نرمافزار محصولات مخابراتی خود، 1500 مهندس هندی را استخدام کرده است. حتی شرکتهای نفتی دولتی کشورهای مذکور مانند سینوپک و او.ان.جی.سی، تیمهایی مشترك برای اكتشاف نفت تشكیل دادهاند.
شرکتهای چندملیتی معمولاً بهرهبرداری از همافزایی میان کشورها را دشوار مییابند. حداقل دو شرکت آمریکایی جی.ای و مایکروسافت، بهصورت موثری استراتژیهایشان در چین و هند را باهم ترکیب کردهاند که به آنها اجازه داده از رقبای جهانی خود پیشتر باشند.