گروه محصولات

عنوان مقاله: چگونه یک مهندس درون‌گرا هنر رهبری را آموخت

گزيده مديريت 180

By Stephane Kasriel

 نوشته: استیون کاسریل

ترجمه: زهرا حسینی

کاسریل با کامپیوترها بزرگ شد و از دوازده‌سالگی شروع به برنامه‌نویسی کرد. او می‌گوید از جهاتی شبیه یکی از تازه‌کارهای امروزی سلیکن‌ولی بود، با این تفاوت که او در پاریس و دهه 1980 بود. او در دوران دبیرستان پی برد که با جمع‌های کوچک‌تر و در تنهاییْ بیش‌تر احساس راحتی می‌کند. پذیرفته‌شدن در جمع به‌خودی‌خود اتفاق نمی‌افتد، اما او حالا ناگزیر است به‌عنوان یک مدیرعامل در مراسم و کنفرانس‌های بزرگ شبکه‌سازی شرکت کند. برای مدیریت این‌کار، هدف‌گذاری می‌کند: حداقل با سی نفر گفت‌وگو کند، ده کارت ویزیت بگیرد و ده جلسه ملاقات بعدی ترتیب دهد. کاسریل به مدت ده سال تلاش کرده بر این تصور غالب شود که مهندسان قادر نیستند رهبرانی بزرگ شوند. او پروژه‌ها و مشاغلی را خارج از حوزه امن کاری خود کنکاش می‌کرد. او زیاد مطالعه می‌کند تا مهارتش را در حوزه‌های راهبرد، رهبری، و مدیریت افراد توسعه دهد. (در متن مقاله، فهرستی از عناوین تاثیرگذار از نظر وی آورده شده است.) او صدها ساعت دوره‌های برخط را گذرانده است. دلیل وی برای اخذ مدرک ام.بی.ای از دانشگاه انساد این نبود که می‌خواست شغل خود را عوض کند یا شبکه‌ ارتباطات کاری خود را گسترش دهد، بلکه اجتناب از اشتباه‌هایی بود که دیده بود سایر کارآفرینان مرتکب می‌شوند. از زمان به‌عهده‌گرفتن نقش مدیرعاملی در آوریل 2015 آموخته است که بخش عظیمی از کارش، علاوه بر توان‌افزایی کارکنان و تامین منابع مورد نیاز آن‌ها، کمک به کارکنانی است که نسبت به کارشان هیجان‌زده هستند. وقتی افراد با انبوهی از مشکلات نزد او می‌آیند، باید قبل از همه به آن‌ها گوش دهد و همه موقعیت‌ها را از دریچه نگاه یک مهندس نبیند، بلکه مسئله‌‌ای بداند که نیاز به راه‌حل دارد.

انصراف از نظر