By Jean Martin/ Conrad Schmidt
نوشته: جين مارتين و كنراد اشميت
ترجمه: دکتر مریم شریفیان ثانی
برنامههایی که هدفشان این گروه از افراد مستعد است، معمولا بهصورت فرایندی سالانه برای نامزدکردن افراد و پیشنهاد فرصتهای هدفمند توسعه رهبری مانند چرخشهای کسبوكاری و واگذاری تکالیف گستردهتر اضافه بر وظایف کاری فرد سازماندهی ميشوند. اما با وجود رواج این برنامهها، بیشتر آنها تاثیر زیادی بر نتایج کار نداشتهاند. پژوهش اخیر ما در مورد انتقال رهبري نشان ميدهد، نزدیک به چهل درصد جابهجاییهای شغلیدرونسازمانیافرادی که توسط شرکتهای خود بهعنوان «ستعدادهاي استثنايي» شناخته شدهاند، به شکست ميانجامد.
بهعلاوه، از ابتدای دوره رکود، بيتعهدي در بین این گروه از کارکنان بهطور چشمگیری بالا رفته است: در نظرسنجي که «هيات مديران ستادي» در سپتامبر سال 2009 انجام داند، از هر سه ستاره نوخاسته، یک نفر اظهار داشت احساستعلق به شرکت خود را از دست داده است. تکاندهندهتر از این، در شرکتهای مورد مطالعه، دوازده درصد همه افراد توانمند ابراز داشتند بهطور جدی در جستوجوی شغل جدیدي هستند. اين نشان ميدهد وقتی اقتصاد به وضع عادی برگردد و بازار نیروی کار رونق گیرد، ممکن است سازمانها شاهد باشند مستعدترین کارکنانشان در ابعاد وسیع سازمان را ترک ميکنند.