نوشته: كارل سينيور و رابين مارتين و مايكل وست و روونا ييتس
ترجمه: شهلا برجعلی لو
زيستشناسان تكاملي دريافتهاند كه افرادي كه اعضای بدنشان «تناسب ژنتيك» بيشتري دارند (اين موضوع در تقارن چپ و راست بدن نمود پيدا ميكند)، فقط خوشقيافهتر بهنظر نميرسند، بلكه سالمتر و باهوشتر هستند و تفوق بيشتري بر ديگران دارند. آنها آلفاهاي كلاسيك هستند كه به ردههاي بالاي سازمانهاي سلسلهمراتبي مثل ارتش ميرسند.
اما پژوهش ما نشان ميدهد افرادي كه عدمتقارنهاي ظريفي (برای مثال، عدمتقارن در گوشها يا اندازه انگشتان) دارند، اغلب رهبران تحولگراي بهتري هستند و قادرند الهامبخش پيروان خود باشند تا منافع شخصي را بهخاطر مصالح گروه كنار بگذارند. بهعلاوه، تيمهايي كه توسط آنها رهبري ميشوند عملكرد بهتري نسبت به تيمهايي دارند كه رهبران آنها، بدنهاي متقارنتري دارند.
اين يافتهها به اين بحث كه رهبری اثربخش، ارثی است یا اکتسابی، پيچيدگي جديدي اضافه ميكند. به اعتقاد ما، عدمتقارن بهخوديخود، افراد را در جايگاه يك رهبر تحولگراي خوب قرار نميدهد. در مقابل، ادعا ميكنيم واكنشهاي كودكي اين افراد به ادراكات سايرين است كه آنها را براي موفقيت مهيا ميسازد.
[1]. كارل سينيور، دانشيار و رابين مارتين، استاد دانشگاه آستون هستند. مايكل وست، استاد دانشگاه لنكستر است. روونا ييتس، دانشجوي دكتراي پژوهشي در دانشگاه بيرمنگام است.