ترجمه: سعيده رجائي هرندي
به دنبال بروز یک بحران، قانونگذاران و مدیران بهطور طبیعی گامهایی را برای جلوگیری از بازرخداد آن طی میکنند.در سال 2002 پس از تندادن انرون و ورلدکام به تقلب گسترده مالی، قانونگذاران ایالاتمتحده قانون ساربنز-اکسلی را تصویب کردند که به مدیران و اعضای هیاتمدیره مسئولیتهای نظارتی جدیدی میداد. در پی بحران مالی سال 2008، بسیاری از بانکهای بزرگ مدل کسبوکاری خود را تغییر دادند و شرکتهای دیگر هم سیستمهایی را برای مدیریت بهتر ریسکهای اعتبار یا حذف تاکید بیشازحد بر مدلهای ریاضی پیاده کردند.
اما در مدیریت ریسک گذشتهنگر مشکلی وجود دارد: اینکار نسخهای از چیزی است که مورخان نظامی «جنگ آخر» مینامند. با از خاطر رفتن خاطرات دوره رکود، رهبران نگران هستند سیاستهای مدیریت ریسک بدون فایده زیاد، مانع رشد و سود شود. مت شینکمن از سی.ای.بی (شرکتی مستقر در واشنگتن که بهترین روشها را بررسی میکند و در میان ده هزار شرکت عضو خود منتشر میکند) میگوید: «شرکتها نگران هستند مدلهایی که پس از بحران مالی مستقر کردند، مفید باشند و بهطور اساسیتر، نقش مدیریت ریسک را در سازمانهای خود زیر سوال میبرند.»