By Boris Groysberg/ Paul Healy/ Nitin Nohria/ George Serafeim
نوشته: بوريس گرويسبرگ و پل هيلي و نيتين نوهريا و جورج سرافيم
ترجمه: شیرین ناظرزاده
ما برای پاسخ به این پرسش با یک مطالعه جهانی از پیشبینیهای تحلیلگران و عملکرد بازار سهام در دو سال پیاپی در اواسط دهه 2000 شروع کردیم. از حدود يكهزار تحلیلگر در آسیا، اروپا، آمریکایلاتین و ایالاتمتحده نظرسنجي كرديم و از آنها خواستیم حدود هزار شرکت را بر اساس دوازده عامل و با استفاده از مقیاس يك تا پنج رتبهبندی و رشد سود سهام، رشد درآمد و حاشیه ناخالص آنها را بر اساس آن رتبهبندی پیشبینی كنند. همچنین برآورد كرديم هر عامل چهقدر در توصیه نهایی آنها اهمیت دارد.
فهميديم قویترین تعیینکننده توصیه خرید یا فروش، برآورد از رشد صنعت و به دنبال آن، کیفیت تیم مدیران ارشد سازمان است. اما وزندهی تحلیلگران به عوامل در مناطق مختلف متفاوت بود. برای مثال، داشتن استراتژی شفاف و تبيينشده، اهمیتي «بسیار بالا» در میان تحلیلگران اروپایی دارد، ولي برای تحلیلگران سایر مناطق در درجه «کم» قرار میگیرد. یکی از جالبترین یافتهها اهمیت نابرابر حاكميت[2] بود: حاكميت اهمیت بیشتری را در میان تحلیلگران آمریکایی و اروپایی نسبت به تحلیلگران آمریکای لاتین و آسیایی داشت. چرا؟ محتملترین حدس ما این است که افزایش افشاگریها درباره عملكرد هياتمديرهها و زيادشدن مقررات در آمریکا و اروپا سبب شده تا حاکمیت بهعنوان محدوده تمرکز در این نواحی مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد.
[1]. بوريس گرويسبرگ، پل هيلي و جورج سرافيم، اساتيد و نيتين نوهريا رييس دانشكده كسبوكار هاروارد هستند.
[2] . منظور تركيب تيم هياتمديره است كه بر شركت «حكومت» ميكند.