ترجمه: دكتر عليرضا جلالی فراهاني
به ما ياد دادهاند وقتی صحبت از جلب حمایت برای ایدههای جدید بهمیان میآید،به جای حصول اطمینان از درک موضوع از سوی دیگران، تمام انرژيمان را روي يافتن ايده متمرکز کنیم. کاتر معتقد است این امر باعث شده تا برای مواجهه با حملاتی که میتوانند نابترین ایدهها و مفاهیم را از پا درآورند، فاقد آمادگی لازم باشیم.
در مصاحبه ویراسته حاضر، این متخصص رهبری، حملات ایدهکش را مورد بررسی قرار داده و برخی قواعد را براي واكنش به این حملات ارائه کرده است. بر اساس نظر کاتر، چه توافق سادهای میان شما و يك گروه كوچك باشد و چه تصميمگيري براي سازماني بزرگ با چند هزار كارمند، هر دو، «گامنهادن در حوزه ابهامآلود طبيعت انسان و پوياييشناسي گروهي است.» نگرانیها و عقاید هر فرد، رنگ و بویی خاص به نحوه واکنش وی به ایدههای جدید میدهد. کاتر و لورن وایتهد، چهار روش اصلی حمله به ایدههای جدید را شناسایی کردهاند: هراسپراكني، تاخيرانداختن، گيجكردن و تمسخر.
بهنظر میرسد بهحاشیهراندن افراد دردسرساز، بدیهیترین واکنش در قبال آنها باشد، اما کاتر و وایتهد دریافتهاند افرادی که در جلب حمایت دیگران از ایدههای جدیدشان اثربخش عمل میکنند، از منتقدین دعوت میکنند ایدههايشان را نقد كنند و با آنها محترمانه برخورد میکنند. علاوه بر این، با سادگی و وضوح با دیگران ارتباط برقرار میکنند؛ هرگز اجازه نمیدهند مخالفت به موضوعی شخصی تبدیل شود؛ به جای تمرکز بر یک فرد مخالف، کل گروه را مخاطب قرار میدهند و برای بسیاری از حملات بالقوه، از پیش پاسخهایی را آماده میکنند.
از نظر کاتر، مهارت ایجاد پذیرش برای ایدههای جدید، یکی از مهارتهای بنيادي براي بقا محسوب میشود: مهارتی که هم براي یک دانشجوی جوان جهت پروژه دانشجویی بهدرد میخورد و هم براي مديري در محيط کسبوکار.