By Geoffrey Martin/ Luis Gomez-Mejia/ Robert Wiseman
نوشته: جفری مارتین و لویس گومزمجیا و رابرت وایزمن
ترجمه: ندا سراج
از آغاز رکود بزرگ این سوال مهم مطرح بوده است: آیا نظام جبرانخدمت مبتنی بر سهام، خطرپذیری مدیران را افزایش میدهد؟ و آیا انگیزه مناسبی برای پذیرش مخاطرات ضروری است؟ صدها مطالعه هیچ پاسخ روشنی دربر نداشته است. تحقیقات ما نظریه دهه 1990 را اصلاح میکند و نشان میدهد که پرداخت منصفانه میتواند مخاطرهپذیری را هم تقویت و هم تضعیف کند. بهره بالقوه (ثروت آینده) یک مدیرعامل از اختیار خرید سهام خطرپذیری را افزایش میدهد، در حالی که رشد ارزش جمع داشتهها (ثروت فعلی که میتواند از بین برود) خطرپذیری را محدود میکند. آن تاثیری غلبه پیدا میکند که وابسته به ترکیبی از هر دو باشد. هیاتمدیره باید این ترکیب را مدیریت کند تا رفتارهایی را ترغیب کند که برای شرکت مفیدتر هستند.
ما دادههای مالی و جبرانخدمت مربوط به 9143 مدیرعامل موسسات تولیدی ایالاتمتحده از سال 1996 تا 2009 را بررسی کردیم. شاخص خطرپذیری استراتژیک را بر اساس تحقیقوتوسعه، هزینههای سرمایهای و وامهای بلندمدت محاسبه و آن را برای بهدستآوردن گرایش هر مدیرعامل به مخاطره بهکار بردیم. همچنین ارزش فعلی و ارزش آتی سهام هر مدیرعامل در صورت افزایش قیمت اختیار معامله در نرخ متوسط بازار را هم محاسبه کردیم.
تحلیلها ما را قادر ساخت تاثیر ثروت آتی و فعلی بر خطرپذیری را محاسبه کنیم. دریافتیم که خطرپذیری به ازای هر افزایش انحراف معیار در ثروت آتی، سالانه 33 درصد افزایش مییابد و برای هر افزایش انحراف معیار در ثروت فعلی، هجده درصد کاهش پیدا میکند.
[1] . جفری مارتین استاد ارشد استراتژی در دانشکده کسبوکار ملبورن است. لویس گومزمجیا، استاد دانشکده کسبوکار ای.اند.ام در تگزاس است. رابرت وایزمن، رییس بخش مدیریت در دانشکده کسبوکار الیبراد در دانشگاه ایالتی میشیگان است.