ترجمه: غزاله احمدزاده
این یک اقدام متعادلکننده است که هر مدیری هر روزه با آن روبهرو میشود: چه زمانی مسئولیت تصمیمها را بهعهده گیرد و چه زمانی به دیگران واگذار کند. تحقیقهای بیشماری بیمیلی نسبت به تفویضاختیار را بررسی کردهاند. اکنون تحقیق جدیدی به شرایطی پرداخته که تحت آن افراد میخواهند فرد دیگری تصمیمگیری کند.
محققین در دانشگاههای نورثایسترن، ایندیانا و دانشگاه سینسیناتی، گروهی از آزمایشهایی را هدایت کردند که در آن شرکتکنندگان میتوانستند مسئولیت انتخاب اتاق هتل، غذا، فعالیتها یا سرمایهگذاریها را برای خودشان یا فرد دیگری تحت شرایط متنوعی بپذیرند یا رد کنند. آنها متوجه شدند شرکتکنندگان بیشتر تمایل داشتند تصمیمها را زمانی که پیامدها روی دیگران تاثیر میگذارند محول کنند، بهخصوص زمانی که تمام انتخابها غیرجذاب بودند. (بهعنوان مثال، زمانی که انتخاب بین چندین هتل کمستاره بود.) وقتی هر دو شرایط صدق میکردند، شرکتکنندگان به احتمال زیاد دو یا سه برابر تمایل داشتند تا کسی دیگر به جای خودشان تصمیمگیری کند.
این الگو توسط دو چیز تحریک میشد: تمایل برای اجتناب از سرزنش یا انتقاد (گرچه پیشنهاد ناشناسبودن بهطور کلی تمایل به تفویضاختیار را پاک نمیکرد) و آرزوی احساسنکردن مسئولیت، اگر اتفاق بدی برای شخص دیگری رخ میداد. (افراد راحتتر بودند تا نتیجه منفی را به خودشان تحمیل کنند). این امر ارتباطی با میزان دشواری تصمیم، اهمیت متصوره از نتیجه یا تنبلی نداشت. (شرکتکنندگان اختیار داشتند تفویضاختیار کنند تا این که به جایگزینهای سریعتر همچون شیر یا خط انداختن متوسل شوند.)