نوشته: سوادا مارکاریان[1]
امکان ندارد از فردی اعم از کارمند، مدیر، دارنده شغل آزاد و... بپرسید که با داشتن خلاقیت در کار موافق است یا نه و او پاسخ دهد؛ «خیر». همه شرکتها برای داشتن طرحهای خلاقانه تلاش کرده و جلسه پشت جلسه برگزار میکنند؛ پس چرا هنوز بیشتر شرکتهای ما از خلاقیت بویی نبردهاند؟ پاسخ ساده است زیرا از ابتدا برای خلاقیت طراحی نشدهاند.
«آقای عزیز مطلب شما مانند جزوه درسی دانشجویان پزشکی است هیچ نکته جدیدی در آن نیست.»، «خانم محترم مطلب شما بهطور کامل از روی سایتهای اینترنتی کپی شده»، «دوستان تحریریه مگر قرار نبود از یک زاویه جدید بهموضوع گزارش نگاه و گزارشی متفاوت تهیه کنید؟» این عبارتها و جملههایی مانند آنها بحثهای همیشگی من با خبرنگاران و اعضای گروههایم در طول سالها کار حرفهای در بیمارستان و مطبوعات هستند. کمبود خلاقیت که با اجازه شما آن را «بحران خلاقیت» مینامم، بیشتر سازمانهای کشور را درگیر کرده و بهنظر میرسد مطبوعات چاپی با وجود داشتن رقبای قدرتمندی مانند اینترنت، شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای تلفنهای همراه و... بیشتر از بقیه حوزهها دچار این بلا شدهاند. البته این مشکل تنها مخصوص ما نیست و بسیاری کشورها و حتی نامهای تجاری بزرگ نیز با این مشکل روبهرو هستند؛ برای مثال آیا سونی، غول سابق محصولات الکتریکی، به خصوص صوتی و تصویری و مبتکر واکمن در اواخر دهه 1970 و 80 میلادی اکنون حرفی برای گفتن در برابر رقبای قدرتمندی مانند الجی، سامسونگ یا اپل دارد؟ شرکتهای ایرانی نیز با بحران خلاقیت روبهرو هستند، این مسئله دلایل زیادی دارد اما اصلیترین آن نبود ساختار درست برای بروز خلاقیت در آنهاست. بهعبارتی دیگر ساختار فکری و راهبردی مدیران سازمانها خود یکی از عوامل جلوگیریکننده از بروز خلاقیت است.
1- سوادا مارکاریان، کارشناس مدیریت اطلاعات خدمات بهداشتی و درمانی (مدراک پزشکی)، معاون سردبیر ماهنامه همشهری تندرستی، عضوی شورای سردبیری دوماهنامه سلامانه، سردبیر سابق ماهنامه نسخه و معاون سردبیر سابق دوهفتهنامه سیب سبز [1]