By alan kantrow
نوشته: الن کانتروف
ترجمه: فضل اله امینی
انبوه نوشتههای پیتر دراكر، از جمله بیش از سی جستار كه در مجله هاروارد بیزنس ریویو چاپ شده، نقاط عطف حرفه مدیریت هستند. این نوشتهها دهها سال بر حرفه و آموزش مدیریت اثر داشته و در هزاران قفسه كتاب جا گرفتهاند. اما آیا كسی هم نوشتههای او را میخواند؟ از این مهمتر آیا آثار او باید خوانده شوند؟ و حتا مهمتر از اینها، اگر هم بخوانند چه چیز عایدشان میشود؟
كانتروف در این مقاله، كه نخستین بار در سال 1980 منتشر شد، این نظر را مطرح میكند كه سهم و اثر واقعی دراكر در رشته مدیریت چندان محدود به ارزش حال ایدههای او نیست، بلكه در فعالیت درخشان ذهن او است: ذهنی پویا كه آن ایدهها را دستهبندی كند. كانتروف میگوید از نحوه تفكر دراكر میتوان بیشتر از محتوای آن آموخت. نویسنده مقاله با گزینش بندهای خاصی از بسیاری از كتابهای دراكر نشان میدهد چگونه رقص وسیع مفهومی، منطقی و كلنگر او به تشریح چشماندازها میپردازد و دست در دست موج استدلالهای خردورزانه میگذارد. دراكر خواننده آثار خود را بهطور اثربخش قانع میكند. كار دیگر كانتروف در این مقاله دستهبندی آثار دراكر است. او این آثار را به چهار گروه اندیشه سیاسی و اجتماعی، تحلیلهای مدیریت و كسبوكار، دیدگاههایی درباره آنچه در آینده احتمال وقوع دارد و رهنمودهای مربوط به وظایف كسبوكاری دستهبندی كرده و روشی برای كتابگزینی خواننده پیشنهاد میكند.
در كنار مقاله كانتروف، جستارهایی از پنج رهبر به چشم میخورد كه از اثر دراكر بر خودشان نوشتهاند: اِی.جی.لافلی از پراكتر.اند.گمبل؛ فرانسیس هسلباین از موسسه لیدرتولیدر؛ اسكار موتومورا از گروه آماناكی؛ پیتر پاژك از مشاوران مدیریت دلتا و ژانگ رویمین از شركت حایر.