گروه محصولات

عنوان مقاله: چانه زني بن بست شكن

گزيده مديريت 7

By Deborah M. Kolb and Judith Williams

نوشته: دبورا کولب و جودیت ویلیامز

ترجمه: دکتر حمیدرضا فرتوک زاده

بي‌ترديد، يك فرايند چانه‌زني علاوه بر رويه آشكار، نيمه‌پنهاني هم دارد (به آن مذاكره در سايه هم اطلاق مي‌شود) زمينه‌ساز موفقيت مذاكره است. دبورا كولب و جوديت ويليامز كه كتاب «مذاكره در سايه» آنها، نقطه آغازي براي اين مقاله محسوب مي‌شود، مي‌گويند كه دست‌اندركاران كسب‌وكار مي‌توانند براي پيشبرد اين تعاملات پنهان از سه استراتژي استفاده كنند: تحركات قدرتي زماني استفاده مي‌شود كه دو گروه مذاكره‌كننده قدرت يكسان نداشته باشند. مثلاً زيردستان و رييسان؛ كارمندان تازه‌وارد و قديمي و افرادي از نژاد‌ها، سنين و جنسيت‌‌هاي متفاوت. اين استراتژي، از طريق تهديد به بدتر شدن اوضاع، گروهها را وادار به موافقت و پذيرش مي‌كند: اگر توافق را بپذيرند، وضع كمتر بد خواهد شد و اگر نپذيرند دچار شرايط دشوارتري خواهند شد.

 تحركات فرايندي بر چگونگي برداشت طرفين از فرايند مذاكره تاثير‌ مي‌گذارد، حتي اگر به مسايل اساسي هم پرداخته نشود. يك طرف مذاكره مي‌تواند با كاركردن در خارج از فرايند متعارف چانه‌زني به ارائه ايده‌هاي تازه يا جلب حمايتي بپردازد كه مي‌تواند دستوركار را شكل داده يا نگرش طرف مقابل را نسبت به مذاكره تحت تاثير قرار دهد.
  تحركات احساسي با تغيير در حال و هواي حاكم بر مذاكره، مي‌تواند سبب جلب همكاري بيشتر طرف مقابل شود. اين استراتژي سبب مي‌شود كه مذاكره در سايه از جدل و منازعه بر حذر باشد، به طرفين در اعتمادسازي كمك كرده و بنابراين، سبب ايجاد اطمينان و ترغيب گفت‌وگو گردد.
  اين تحركات استراتژيك، تضمين‌كننده موفقيت مذاكره‌كنندگان نيست، اما به آنان كمك مي‌كند تا مذاكرات راكد را به تحرك وادارند و در پرتو گفت‌وگوي صادقانه، از تيرگي بازي‌هاي قدرت بر حذر باشند.
انصراف از نظر