By Robert Kaplan/ Anette Mikes
نوشته: رابرت کاپلان و آنت مایکس
ترجمه: دکتر میرفیض فلاح شمس و مریم حقیقی خواه
با مديريت ريسك،بیش از حد بهعنوان موضوعی تکلیفی برخورد شده كه با وضع قواعد بسيار و اطمينانيافتن از رعايت آنها توسط كاركنان برطرف ميشود. البته بسياري از اين قواعد معقول هستند و ميتوانند برخي از ريسكهايي را كاهش دهند كه بهطور جدي به شركت صدمه ميزنند. ولي مديريت ريسك بر مبناي قواعد، احتمال يا تاثير فاجعهاي مانند نشت نفت در خلیج مکزیک را كاهش نميدهد. همچنان كه در مورد سقوط بسياري از نهادهاي مالي طي بحران اعتباري سالهاي 2008- 2007 كاري از پيش نبرد.
در اين مقاله، رابرت كاپلان و آنت مايكس يك طبقهبندي از ريسك ارائه ميدهند كه مديران را قادر ميسازد تفاوتهاي كيفي ريسكهاي مختلف پیش روی سازمانها را درك کنند. ريسكهاي قابلاجتناب از درون سازمان ناشي ميشوند، قابلكنترل هستند و بايد از بين برونديا از آنها اجتناب شود. اعمال غيرمجاز، غيراخلاقي يا نامناسب كاركنان و مديران و خطرات ناشي از بههمريختن روال عادي فرايندهاي عملياتي، مثالهايي از اين ريسكها هستند. ريسكهاي استراتژي آنهايي هستند كه شركت به اميد كسب بازده بیشتر از استراتژي خود، داوطلبانه پذيراي آنها ميشود. ريسكهاي بیرونی از رويدادهاي خارج از شركت نشات ميگيرند و فراتر از حوزه كنترل و تاثيرشركت هستند. فاجعههاي طبيعي و سياسي و نيز تغييرات عظيم اقتصاد كلان منابع چنين ريسكهايي هستند. رويدادهاي ريسك از هر یک از این طبقات ميتوانند براي استراتژي شركت يا حتا بقاي آن مهلك باشند.
شركتها بايد فرايندهاي مديريت ريسك خود را با شکلهای متفاوت ريسك متناسب سازند. يك رويكرد ِ مبتنی بر قواعد میتواند براي مديريت ريسكهاي قابلاجتناب موثر باشد، در حالي كه ريسكهاي استراتژي نيازمند رويكرد اساسا متفاوتي بر پايه بحثهاي روشن و آزادانه پيرامون ريسك هستند. براي پيشبيني و كاهش تاثيرات ريسكهاي بزرگبیرونی، شركتها ميتوانند از ابزارهايي مانند جنگبازي و تحليل سناريو استفاده کنند.