گروه محصولات

عنوان مقاله: دیدگاه: پیامدهای ناخواسته ایده های خوب

گزيده مديريت 137

By Charles Handy

نوشته: چارلز هَندی

ترجمه: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد

با رانندگی و گردش در اروپا (همان‌گونه که من تابستان گذشته داشته‌ام) می‌توان گذر تاریخ را در دورنماي ساختمان‌های شهرها به تماشا نشست. ساختمان‌ها بازتابی از جابه‌جایی قدرت در خلال سده‌های گذشته هستند که با قلعه‌های سترگی آغاز می‌شود که اکنون اغلب به موزه یا هتل‌های لوکس تبدیل شده‌اند. پای قلعه‌ها، در مرکز شهرها، کاخ‌های مجالس قانونگذاری جا گرفته‌اند. این ساختمان‌ها نیز به‌نوبه‌خود در سایه آسمان‌خراش‌های شرکت‌های بزرگ هستند که اکنون قدرت راستین را در دست دارند.

این آسمان‌خراش‌ها پر از ناسازه‌ (پارادوکس) هستند. در حالی که نمای شیشه‌ای دارند، درون آن‌ها را نمی‌توان دید. نامی‌ که بر درگاه یا پشت‌بام آن‌ها حک شده، اغلب سرواژه‌ها یا واژه‌هایی هستند که معنا و مفهومی ‌را به ذهن متبادر نمی‌سازند. برای بیش‌تر رهگذران، آن‌ها سازمان‌های ناشناخته‌ای هستند که توسط ناشناسانی اداره می‌شوند که کارگزاران برگزیده سرمایه‌گذاراني ناشناس هستند. این موتورهای اقتصادی جوامع مردم‌سالار، هم‌چون هر حکومت پادشاهی به‌صورت متمرکز کنترل می‌شوند و مانند جزیره‌های مستقل در بطن حکومت‌های مردم‌سالار جا خوش کرده‌اند. جای شگفتی نیست که برداشت فزاینده‌ای وجود دارد که کنترل قدرت آن‌ها از عامه ساقط شده و از دغدغه‌های جامعه‌ای بزرگ‌تر غافل شده‌اند.



[1] . چارلز هَندی، از همکاران دیرین ‌هاروارد بیزنس‌ریویو و نویسنده بیش از یک‌دوجین کتاب از جمله «عصر بی‌منطقی» است که در سال 1991 توسط انتشارات دانشکده کسب‌وکار هاروارد منتشر شده است. کتاب ارزنده «روح تشنه» ایشان هم با ترجمه مترجم این مقاله توسط انتشارات فرا عرضه است.

انصراف از نظر