By Douglas M. McCracken
نوشته: داگلاس مک کرکن
ترجمه: دکتر مریم شریفیان ثانی
در سال 1991، شركت ديلويت و تاچه، پيام هشداردهندهاي در مورد تلاشهاي خود براي حفظ و نگهداري متخصصان زن در سازمان خود دريافت كرد. در حالي كه اين شركت تقريباً به طور مساوي از بين زنان و مردان داوطلب كار استخدام ميكرد، اما نسبت تغيير شغل و تركخدمت كاركنان زن نرخ بالاتري در مقايسه با مردان داشت.
طرح نمونههاي تشريحي و بحثهاي روشنگرانه، فرضيات موشكافانه و ظريفي را برملا كرد كارگاهها براي متقاعد كردن انبوه قابل توجهي از همكاران براي پيوستن به اين تلاش، مؤثر و كارساز بود، ولي شركت، پايش (كنترل) پيشرفت زنان را آغاز كرد تا اطمينان حاصل كند كه آنها سهم خود را از انجام مشاورهها و ماموريتهاي عمده دريافت ميدارند. حقوق و دستمزد مديران اجرايي با معياري پيوند خورد كه نشان ميداد واحدهاي مختلف با چه موفقيتي فهرستي از اهداف انعطافپذير را به انجام ميرساندند. ساير سياستها و خطمشيها نيز موازنه مناسبتري را بين كار و زندگي براي هر دو گروه كاركنان زن و مرد ايجاد كرد. سرانجام، يك شوراي رايزني بيرون از سازمان پاي شركت را به معركه كشيد.