By Tarun Khanna/ Jaeyong Song/ Kyungmook Lee
نوشته: تارون خانا، جیانگ سانگ و کیونگموک لی
ترجمه: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
تا بیست سال پیش، کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند که سامسونگ میتواند به یکی از رهبران جهانی کسبوکار در زمینه پژوهش و گسترش، مدیریت بازار و طراحیهای بیمانندتبدیل شود. حتا کسانی هم که در این مورد خوشبین بودند، انتظار پیروزی این شرکت در پیوندزدن سیستم عمدتا ژاپنی خود با راهبردهای کسبوکارهای غربی را نداشتند.
همانند دیگر غولهای نوظهور امروزین، سامسونگ نیز به یک پارادوکس دچار بود: پیروزی چشمگیر در بازارهای ملی و داخلی نمیتوانست تضمین کننده پیروزی شرکت در بازارهای متفاوت جهانی باشد. ولی سامسونگ با وجود تمرکز سازمانش بر ادامه بهسازی پیوسته فراوردهها، بر روند نوآوری نیز تمرکز کرد. بدین منظور، در کنار کارکنان محلی به استخدام گروهی از کارکنان خارجی دست زد که با زبان و فرهنگ سازمانی شرکت بیگانه بودند. در فرهنگ کنفسیوسی سامسونگ که حرمت ویژهای برای بزرگترها قائل است، پرداخت پاداش و ترفیع را بر پایه شایستگی استوار کرد. بدینگونه، برخی از جوانترها در پستهای بالاتر و ارشد بر بزرگترها جای گرفتند.
رهبر شرکت، لی کانهی به چالش بسیار بزرگ پیش رو آگاه بود، ولی تصمیم گرفت هر آنچه را نیازمند دگرگونی است، تغییر دهد. اطمینان داشت کارکنان شرایط تازه را درک میکنند و هرگز در برابر اقدامهای ضروری وی ایستادگی نخواهند کرد.