By Richard D’Aveni
نوشته: ریچارد دی آدونی
ترجمه: مینا قدمی
برای اکثر شرکتها، انجام بهترینها برای مصرفکنندگان معنادار است. ولی این ممکن است برای اقتصادها خطرناک باشد.
برای درک چرايي آن بـايد هـر اقتصـادی را به دو گروه تـولیدکننـدگان و مصرفکنندگان تقسیم كرد. سیاستهای دولتی ميتواند مددیار تولیدکنندگان از طريق تحديد واردات، مالیاتبندي كمتر براي شركتها، كاهش مقررات و تامين راحتتر اعتبارات تجاري باشد. همچنين، آنها ميتوانند از طريق تجارت آزاد، مالیات كمتر فروش، قانونهاي حمايت از مصرفکننده و تسهيل اعتبارات براي مصرفكننده، بهنفع مصرفکنندگان عمل كنند. هر دو گروه همچنین ميتوانند از یارانه مستقیم مثل وقفهها و معافيتهاي مالیاتی برای شرکتها يا انتقال وجوه برای مصرفکنندگان برخوردار شوند.
هر اقتصادی یک مجموعه مرکب است، ولی اغلب یک گروه بیشتر از سایرین از آن منتفع ميشود. چین بهخاطر اقتصاد تولیدمحور معروف است: بهشت سرمایهداري و جایی که تعرفهها، حمایت دولت و وامهای بانکی سخاوتمندانه، تاسيس شرکت را آسان ميكند. مصرفکنندگان (یا کارکنان) از حقوق کم و دسترسی اندک به وام برخوردارند. كارشناسان اغلب از چین ميخواهند براي مصرفکنندگانش کار بیشتري صورت دهد
[1]. ريچارد ديآوني، استاد مدیریت استراتژیک در دانشکده بازرگانی تاك وابسته به کالج دارموت و نویسنده کتاب «سرمایهداری استراتژیک» (مكگراهیل، 2012) است