By Dorothy Leonard/ Walter Swap
نوشته: دوروتی لئونارد
ترجمه: غلامحسین خانقایی
زمانی كه شخصی وضعیت پیچیدهای را ارزیابی كرده و تصمیم سریعی اتخاذ میكند كه بعداً معلوم میشود تصمیمی خـوب و درخشان بوده، بـه تصور شمـا «كار هوشمندانهای انجام داده است». چنانچه نیز انجام چنین عملی از سوی او تكرار شود، متوجه میشوید با مورد ویژهای روبهرو هستید. چنین پدیدهای حاصل قدرت ذهنی صرف نیست، هر چند به آن كمك میكند. این پدیده هوش عاطفی هم نیست، گر چه معمولاً این عنصر هم در آن نقش دارد. بلكه هوشمندی عمیقی است كه موجب چنین قضاوت عجیب و بهینهای میشود. افراد دارای هوشمندی عمیق قادر به دیدن تصویر كلی امور و در عین حال تمركز بر مسئله خاصی هستند كه دیگران نمیتوانند تشخیص دهند. این افراد تقریباً بهصورت شهودی میتوانند تصمیم درست را در سطح درست و با افراد درست اتخاذ كنند. مدیر فروشی كه زمان و چگونگی حركت به سمت یك بازار جهانی جدید را درك میكند، مدیرعاملی كه میداند در زمان بحران سازمان خود دقیقاً چه كلامی را بر زبان آورد، تكنسینی كه قادر به ردیابی عیب محصول تا عناصر تولید و تعامل آنها است، مصادیق افرادی هستند كه بهسختی میتوانیم دانش آنها را در بازار خریداری كنیم. بینش و خرد این افراد بیش از آنكه مبتنی بر واقعیات باشد، بر پایه دانش انحصاری آنها قرار دارد و مشتمل بر نگرش سیستمی و در عین حال، تخصصی در حوزههای انفرادی است. افراد دارای هوشمندی عمیق، فیلسوفمآب نیستند (و در واقع به این معنا «خردمند» هم نیستند) بلكه در زمینه كسبوكار هوشمند هستند.