By Donald N. Sull/ Dominic Houlder
نوشته: دونالد سال و دومینیک هولدر
ترجمه: حسین حسینیان
اگر رضایت شغلیمان كاهش و كیفیت زندگیمان تنزل یابد، چه تعداد از ما به تكالیف روزانه خود در قبال رییس، خانواده و جامعه پایبند خواهیم ماند؟ با وجود این، رایجترین واكنش در برابر چنین شرایطی آن است كه «سرم آنقدر شلوغ است كه فعلاً نمیتوانم درباره آن فكر كنم.» متاسفانه به جز موارد بروز بحرانی شخصی یا حرفهای، معدود هستند افرادی كه تامل كرده، به كارهای روزمره خود اندیشیده و ایجاد تغییر كنند.
در این مقاله، دونالد سال و دومینیك هولدر، اساتید استراتژی مدرسه بازرگانی لندن، دلایل شكاف میان چیزهایی كه ارزشمند تلقی میكنیم و راههای صرف عملی زمان، پول و توجهمان را بررسی كردهاند. در ضمن، آنها رویكردی عملی برای مدیریت بر این شكاف مطرح كردهاند. چهارچوب پیشنهادی آنها مبتنی بر مطالعهشان درباره تعهد سازمانی است. تعهد سازمانی، سرمایهگذاریها و قولها و قرارهایی است كه امروز صورت میدهیم و اقدامات آینده شركتها را بههم پیوند میزنند. چنین تعهداتی میتوانند مانع واكنش اثربخش سازمانها در مقابل تغییرات شوند.
منطقی مشابه را میتوان در مورد تعهدات شخصی نیز بهكار برد. تعهدات شخصی، تصمیمات روزانهای هستند كه درباره چگونگی تخصیص منابع باارزش میگیریم. این تصمیمات از نظر شخصی كوچك هستند و از این رو، بهراحتی فراموش میشوند. آنوقت است كه شكافی میان تعهدات و باورهایمان پدید میآید.
سال و هولدر، هیچ قضاوت ارزشی در مورد تعهدات شخصی نمیكنند. آنها ابزاری بهنسبه دقیق برای تهیه و حفظ فهرستی از چیزهای مهم ابداع كردهاند. این ابزار شامل فهرستكردن مهمترین ارزشها ودر نظرگرفتن درصدی از حقوق سالانه، ساعتهایی از كار هفتگی و بخشی از نیرویی است كه صرف آنها میكنیم. با انجام این تمرین، خواهید توانست شكافهای بزرگ (ارزشهای ابرازشدهای كه سهم بسیار ناچیزی از منابع شما میبرند یا ارزشی منفرد كه بخش عمدهای از منابعتان را میبلعد) را تشخیص داده و طبق آن،تخصیص منابعتان را تعدیل كنید.