By Warren Benis
نوشته: وارن بنيس
ترجمه: دكتر محمد ابراهيم محجوب
رهبران در طی عمر حرفهای خود از چندین مرحله میگذرند و در هریك از آنها با چالشها و دشواریهای زیادی (از بهدست گرفتن زمام امور یك سازمان آسیبدیده تا اخراج افراد) روبهرو میشوند تا آنگاه كه مشعل را به نسل بعدی بسپارند. در هر گذرگاهی خطری در كمین است كه گر چه ممكن است اراده رهبر را سست گرداند, اما در عین حال، پیشبینیپذیر است. دانستن اینكه در انتظار كدام خطرات باید بود به فرد كمك میكند بهسلامتتر (و چه بسا نیرومندتر) راه را بهپایان برد.
وارن بنیس، استاد و رییس پایهگذار دانشكده رهبری دانشگاه كالیفرنیایجنوبی با رجوع به تجربیات شخصی خویش بهعنوان فرمانده جوان گروهانی در جنگ جهانی دوم، رییس جدید یك دانشگاه و مرشد یك دانشجوی جوان رشته پرستاری در این مقاله گیرا به بحث رهبری میپردازد. او همچنین از تجربیات رهبرانی سخن میگوید كه در طول عمر حرفهای خود با آنان آشنا شده است.
او با وامگرفتن از اندیشههای شكسپیر درباره هفت دوره عمر انسان و رجوع به پنجاه سال پژوهش دانشگاهی و تخصص حرفهای میگوید, عمر رهبری در هفت دوره طی میشود: «مدیر نوزاد» در جستوجوی پیری است كه او را هدایت كند؛ «كودك مدرسهای» باید در حالی كه یكایك رفتار و گفتارش در كانون ذرهبین موشكاف و آزاردهنده عموم قرار دارد, انجام وظیفه را بیاموزد؛ «عاشق نالان» با گرداب حوادث و بلیات سازمان در نبرد است؛ «سپاهی ریشدار» باید آماده (حتی مشتاق) استخدام افرادی بهتر از خودش باشد, زیرا میداند فرودستان فرهیخته موجب درخشیدن او خواهند شد؛ «سردار» نهتنها باید در برانگیختن دیگران به حقیقتگویی مهارت داشته باشد، بلكه باید توان حقیقتشنوی را كسب كند؛ «دولتمرد» سخت سرگرم خردورزی بهسود سازمان است و سرانجام, «پیر فرزانه» چراغ هدایت مدیران جوان میشود.