By Michael Norton/ Evan Apfelbaum
نوشته: مایکل نورتون و اوان افلبوم
ترجمه: شیرین ناظرزاده
این یک تمایل طبیعی است که در طول زمان و توسط پژوهشگران به اثبات رسیده است: زمانی که فردی را برای اولین بار میبینید، نژاد او یکی از نخستین مواردی است که توجه شما را جلب میکند. اما در زندگی کاری، ما معمولا وانمود میکنیم که به این موضوع توجهی نداریم (رفتاری که «کوررنگی» نامیده میشود)، زیرا میخواهیم احتمال نشاندادن تعصب یا تبعیض نژادی و حتا اینگونه بهنظررسیدن را کاهش دهیم.
پژوهش ما به همراه همکارمان، سام سامرز از دانشگاه ترافتز، نشان میدهد، موانعی بر سر راه رویکرد کوررنگی وجود دارد. در مجموعهای از آزمایشها، ما دریافتیم زمانی که افراد در جایی که آشکارا نیاز به اشاره به تفاوت نژادی است، از اشاره به آن خودداری میکنند، سایر افراد فکر میکنند آنها نسبت به وقتی که خودشان موضوع را مطرح کنند، تعصب بیشتری به موضوعهای نژادی دارند.
ما از سی شرکتکننده بالغ خواستیم نقش پرسشگر را در نسخهای از مسابقه کودکانه «حدس بزن چه کسی»، بازی کنند. هر یک از آنها یک یار داشتند (برخی از یارها، سفیدپوست و برخی سیاهپوست بودند) که یک چهره از میان 32 چهرهای که نشان داده میشد را در ذهن داشتند. از شرکتکنندگان خواسته میشد از یار خود پرسشهایی با پاسخ بلی یا خیر بپرسند («آیا فرد مورد نظر سیبیل دارد؟»، «آیا چشمهای آبی دارد؟») تا چهره هدف را تشخیص دهند.
[1] . مایکل نورتون، استادیار دانشکده کسبوکار هاروارد و یکی از نویسندههای «پول خوشحال» (سایوناندشوستر، 2013) است. اوان افلبوم، استادیار دانشکده مدیریت اسلون دانشگاه ام.آی.تی است.