گروه محصولات

عنوان مقاله: ایده بان: هر نقطه‌عطفی یک داستان می‏‌خواهد

گزيده مديريت 196
ترجمه: کمیل رودی
بنیانگذاران می‌دانند گذشته از طرح اصلی کسب‌و‌کار، مدیریت یک کسب‌و‌کار نوپا نیازمند راهبری جریان سریع فرضیه‌ها، آزمون‏ها و بازمسیریابی است که معمولا نتیجه آن سازگاری با الگویی کاملا متفاوت است. اما حتا کارآفرینانی که موفقیت خود را جشن می‌گیرند، همیشه نیاز به تسهیم منطق بنیادین خود را با مشتریان، سرمایه‌گذاران و روزنامه‌نگاران را درک نمی‌کنند. اینان کسانی هستند که ممکن است از تغییر مسیر ناامید شده یا سرگردان شوند.
پژوهشی جدید که ارتباطات دو کسب‌و‌کار نوپا را در طول شش سال تحلیل می‌کند، چارچوب نظری سه بخشی را برای هدایت شرکت‌های تازه‌وارد در مسیر تغییر راهبردی خود پیشنهاد می‌کنند. گرچه شرکت‌های مورد مطالعه ویژگی‌ها، نقاط عطف و محصول نهایی مشابهی داشتند (هر دو، سرآخر، تصمیم گرفتند ابزارهای سرمایه‌گذاری خودکار ارائه کنند)، یکی، شرکتی دومیلیارد دلاری شد و دیگری دارایی خود را به حراج گذاشت و کار خود را جمع کرد. پژوهشگران می‌گویند، تفاوت در چگونگی توضیح مسیر اصلاح است. پایه‌گذاران باید «چارچوبی انتزاعی از محصول» را خلق کنند که به آن‌ها فضای مانور بدهد (شرکت ناکام در این مطالعه در ادعای بسیار باریک، خود را محصور کرده بود) و از زبانی استفاده کند که هر موقعیت جدید را با اصول تاسیس پیوند می‌زند و یک پیوستگی می‌آفریند و نقاط عطف را چنان با دقت تبیین کند که حامیان ایده اصلی، آرام گیرند.
انصراف از نظر