By Roberto Verganti
نوشته: روبرتو ورگانتی
ترجمه: عاطفه پاشازاده
در سال 1985، مایکل گریوز، معمار، اولین محصول ویژه را برای آلِسی، تولیدکننده لوازم خانگی واقع در شمال ایتالیا طراحی کرد که اکنون یک کتری معروف است. هرچند بعدها گریوز نسخه گرتهبرداریشده دیگری از آن کتری را برای تارگت طراحی کرد که با یکپنجم قیمت نمونه قبلی بهفروش میرسید، اما تا آن وقت، آلِسی بیش از 5/1میلیون از طرح اولیه را به فروش رسانده بود. این موفقیت حاصل فرایندی بود که روبرتو ورگانتی آن را نوآوری مبتنی بر طراحی مینامد.
آلِسی، فلوس (تولیدکننده لوازم روشنایی)، كارتل (تولیدكننده مبل)، آرتِماید و تعداد دیگری از شرکتهای واقع در منطقه لومباردی، دو هنجار صنعت طراحی را نادیده میگیرند: «فشار تكنولوژی» كه از طریق آن، بهبود در عملكرد یا كاركرد، اصلاح طراحی را ناگزیر میسازد؛ «كشش بازار» كه از طریق آن، طرح باعث تغییر تقاضای مصرفكننده برای ویژگی تازه میشود. در عوض، آنها نوعی تحقیقوتوسعه را ترجیح میدهند که در آن گروههایی از معماران، تامینکنندگان، ناشران، هنرمندان، طراحان و دیگران، قبل از پرداختن به شکل محصول به بررسی نقش، هویت و معنای محصول میپردازند. معمولاً محصول تولیدی تفاوت زیادی با نمونههای قبلی دارد و همین باعث میشود عمر تجاری محصول و توقع مشتری نسبت به تولیدات بعدی شرکت افزایش یابد. آیمک مثالی نامآشناست که نشان میدهد تغییر معنای یک محصول میتواند موجب تغییر طراحی و هویت آن شود: رنگهای دوستانه و شکل بیضوی این محصول موجب شد برخلاف سنت معمول، رایانه تبدیل به وسیلهای خانگی شود.
تحقیقات هشتساله نویسنده در هفت جامعه طراحی اروپا، نقاط قوت جامعه لومباردی را آشكار کرد: تعداد و کیفیت پیوند موجود بین اجزای سیستم طراحی مثل مدارس، استودیوها و تولیدکنندگان. بهعلاوه، لومباردی در تخیل و انگیزش (مشخصههایی که در هر گروه کسبوکاری وجود دارد) قوی است. ورگانتی از مثال منطقه فینگرلِیکس نیویورك استفاده کرده و نشان میدهد قابلیت طراحی در همه جا وجود دارد.