By Eric Sinoway
نوشته: اریک سینووی
بسیاری از ما سخت تلاش میکنیم مسیری برای موفقیت در کارمان ترسیم کنیم و حسی را بهوجود آوریم که همه کارهای زندگیمان را میتوانیم انجام دهیم. اما نمیتوانیم در همه نقشها همزمان برجسته باشیم. در عوض باید در مقاطع مختلف زندگی انتخاب کنیم که چه انجام دهیم و از چه چیزی چشمپوشی کنیم. هدف این است که انتخابهای دانستهای انجام دهیم و نگذاریم ناخواسته مهمترین موارد را از دست دهیم.
نویسنده مقاله همراه با هوارد استیونسن، استاد دانشگاه که نقشهای متعددی را در زندگی خود داشته، چارچوبی را طراحی و عرضه کردهاند که کمک میکند مدیران نامجو به محدودیتهای خود نائل شوند و به مصالحههای تعیینکننده و سرنوشتساز دست زنند. این امر با بررسی کلیه ابعاد زندگی و تدوین یک چشمانداز برای امروز و آینده آغاز میشود. سپس با ارزیابی میزان کمک گزینههای انتخابی در رسیدن به اهداف ادامه مییابد.
گزینهها در کجای طیف نیازها-خواستها قرار دارند؟ اکثر چیزها در جایی در وسط طیف قرار دارند، اکثر خواستها چنان قوی هستند که نمیتوان آنها را از نیازها تفکیک کرد.
هزینههای سرمایهگذاری و فرصت چیستند؟ برخی از تصمیمها شامل هر دو هزینه میشوند. مهم این است که درک کنیم آیا این هزینهها برای دستیابی به اهداف اصولا کمکی میکنند.
آیا منافع متصوره ارزش هزینهها را دارند؟ آیا منافعی که بهدست خواهند آمد سرمایهگذاری را که انجام میدهید توجیه میکنند؟
آیا میتوانید تبادلی صورت دهید؟ بسیاری از ما تلاش داریم چیزی را که داریم با چیزی که میخواهیم عوض کنیم. اما بعضی مواقع این دادوستد امکانپذیر نیست. برای مثال، پول نمیتواند سلامتی را بخرد.
آیا به ترتیببندی گزینههای ارزشمند خود توجه دارید؟ ترتیببندی آگاهانه اهداف، شما را قادر میسازد در بسیاری از ابعاد در گذر زمان بهیکسان موفق باشید.