By Lisa Kwan
نوشته: لیسا کووان
ترجمه: محمدرضا ادیب پور
در دنیای امروزی کسبوکار، رهبران بهخوبی از نقش محوری همکاری فراگروهی آگاه هستند. به همین خاطر، در برنامهریزی برای ابتکارهای مشارکتی بهدقت در مورد لجستیک و فرایندها و مشوقها و نتایج میاندیشند. مجموع اینها حسی عالی ایجاد میکند. اما در زمان عمل فراموش میکنند در نظر گیرند تجربه گروههایی که از آنها درخواست همکاری دارند، چگونه است: بهخصوص در مواقعی که از آنها خواسته میشود مرزبندی با سایر گروهها را کنار گذارند، اطلاعات را نشر دهند، استقلال خود را قربانی کنند، منابع را بهاشتراک گذارند یا حتا مسئولیت خود را واگذار کنند. در اکثر مواقع، گروهها بهواسطه چنین درخواستهایی احساس تهدید میکنند: چه میشود اگر همکاری نشانهای از این باشد که آنها برای شرکت کماهمیتتر شدهاند؟ چه میشود اگر گروهها منابع و مسئولیتهای مهم را واگذار کنند و دیگر هرگز آنها را بازپس نگیرند؟
این همان «نقطهکور همکاری» است. برای کسب اطمینان از موفقیتآمیز بودن ابتکارهای مشارکتی، رهبران باید در ابتدا تهدیدهایی که متوجه حس امنیت گروه است را شناسایی کنند و در جهت کمینهکردن آنها و تضعیف رفتارهای تدافعی گامهایی بردارند. آنها باید تنها بعد از این اقدامات بر فرایندها و نتایج تمرکز کنند.