گروه محصولات

عنوان مقاله: داستان موفقیت: نقش خشم در شروع کسب‌وکاری جدید

گزيده مديريت 175

By Jonathan Bush

نوشته: جاناتان بوش

ترجمه: غزاله احمدزاده

‌به‌عنوان یک پسربچه، بوش سریال «اورژانس» را در تلویزیون تماشا می‌کرد و مفتون داستان عاشقانه و جادوی ظاهری نجات جان انسان‌ها بود. ‌به‌عنوان یک بزرگسال به این نتیجه رسید که واقعیت پزشکی بسیار متفاوت است. انسانیت زیادی در شیوه ارائه خدمات درمانی وجود نداشت. در حالی که باور به حجم زیاد دروس پزشکی او را از دنبال‌کردن این رشته بازداشته بود،‌ تصمیم گرفت مسیری کارآفرینانه را برای بهبود این سیستم در پیش گیرد. نخستین احساس فرصتْ زمانی به ذهنش رسید که در حال رانندگی با آمبولانس در نیواورلئان در تعطیلات تابستان در دوران تحصیل بود. بعضی از بیماران با بیماری‌های مزمن که توانایی خرید داروهایشان را نداشتند پی‌درپی با آمبولانس تماس می‌گرفتند تا آن‌ها را بیمارستان برده و حالشان را به وضعیت عادی برسانند. اگر آمبولانس‌ها خود به همراه تکنسین‌های فوریت‌های پزشکی که آموزش‌های لازم را دیده‌اند و مجهز به درمان پنج بیماری مزمن معمول بودند چه؟ آن بیماران می‌توانستند در محل با هزینه‌ای بسیار پایین‌تر از بیمارستان درمان شوند.
آن ایده تحقق نیافت و بوش به فکر شبکه‌ای از کلینیک‌های بارداری افتاد. او و تاد پارک، یک یرنامه کسب‌وکاری را در دانشکده کسب‌وکار ‌هاروارد تدوین کردند که «به‌طور باورنکردنی برای اجرا پیچیده و بسیار پرخطر بود.» اما در فرایند پیگیری آن،‌ وب‌سایت‌هایی برای کارهای اداری راه انداختند تا از بروز اشتباه جلوگیری کنند. آن دانه اولیه آتناهلث بود که امروزه از سوابق الکترونیک پزشکی و مجموعه‌ای از خدمات مدیریت اجرایی و هماهنگی درمان پشتیبانی کرده و وقت پزشکان را جهت صرف زمان بیش‌تر با بیماران آزاد کرده است.

انصراف از نظر