همانطور كه در نثر مسجع كتاب «غرش صوت: نپستر و پيشروان جديد موسيقي» اثر جان آلدرمن John Alderman به شرح درآمده است، صنعت موسيقي به شدت تحت فشار فنآوريهاي اينترنتي قرار گرفته است. زيرا اين فنآوريها در تضاد با قوانين سنتي حقوق اموال هستند. مديران اين صنعت بر تازهكاران خرده ميگيرند، ليكن نپسترNapster و شركتهاي مشابه آن موجب كارايي ميشوند، نه هرجومرج.
نويسنده مقاله، كلي شركي،Clay Sherky ميگويد كه براي درك بهتر چالش نپستر بايد به حقايق ماوراي مجموعه وقايع و شخصيتهاي كتاب «غرش صوت» نگريست. موسيقي هميشه تجارتي با هزينههاي ثابت بالا و هزينههاي نهايي پايين بوده است و فنآوري اينترنتي عملاً هزينههاي نهايي را به صفر تقليل داده است. چنانچه تشريك فايل حتي يك پني به ازاي هر آهنگ براي عرضهكنندگان خدمات ميزباني هزينه در بر داشته باشد، نپستر قادر به ادامه فعاليت نخواهد بود. پيش از نپستر، مديران صنعت موسيقي براي فروش محصولات اينترنتي خود از روش قيمتگذاري واحدي استفاده ميكردند. موفقيت نپستر بدين معناست كه اصل «هر چه ميتواني بخور» برنده شده است. عرضهكنندگان نرمافزار و روزنامهها تطبيق با اين واقعيت را آغاز كردهاند و اكنون زمان تطبيق موسيقي فرا رسيده است. صنعت موسيقي بايد به جاي آموزش قوانين ويژه حقوق اموال به مصرفكنندگان، به عرضه خدمات ارزش افزودهاي مبتني بر پرداخت هزينه اشتراك نمايد.
اين چرخش، نشانگر ايجاد فرصت كسب درآمد براي صنعت موسيقي است، نه زيان محض. در شيوه قيمتگذاري واحد محصول، موانع رواني زيادي بر خريد تحميل ميشود. بنابراين، انتخاب روش اشتراك و استفاده نامحدود موجب ظهور تقاضاهايي كه تاكنون پنهان ماندهاند، ميشود. قابليتهاي صنعت در توسعه و حفاظت از ذوق و استعداد نيز در دنياي نپستر براي مصرفكنندگان اهميت بيشتري خواهد يافت.
اينترنت، بدون ترديد موجب تحول صنعت موسيقي خواهد شد و تنها سوال موجود، نحوه اين تحول است. البته پاسخ داده شده نميتواند بري از اقتصاد ديجيتالي و تمايلات شديدي باشد كه خود را در اقبال عمومي به نپستر خود را نشان داده است.