By John Stopford
انقلاب ديجيتالي به سرعت در حال تغيير فعاليتهاي كسبوكاري و ايجاد معضل براي مديران است: آنها چگونه ميتوانند در اين فضاي كسبوكاري جديد راهبردهاي خود را تنظيم كنند؟
جان استاپفورد John Stopford استاد مدرسه بازرگاني لندنLondon Business School ميگويد، دو چالش عظيم وجود دارد: ابتدا درك فضاي تجاري ديجيتالي كه به سرعت در حال پيشروي است و سپس تعيين استراتژيهاي كارآمد در فضاي مذكور. او ميگويد دو كتاب جديد مسائل مفيدي در مورد اين چالشها ارائه كردهاند.
در كتاب «تجارت شما تا چه حد ديجيتال است؟» آدريان اسليوتزكي Adrian Slywotzky و ديويد موريسون،David Morrison الگوهايي پيشنهاد شده است كه به مديران اجرايي كمك ميكند روند پيشرفت شركت خود به سوي طرح تجارت ديجيتالي را ارزيابي كنند. اين دو مؤلف معتقدند، موفقيت، حاصل به كارگيري اطلاعات (و نه داراييهاي فيزيكي) در راستاي ارزشآفريني براي مشتري است. در كتاب «از رويآوردن به شبكه تا كسب سود»، مؤلفان، نيك ارل Nick Earle و پيتر كين Peter Keen توضيح دادهاند كه چگونه ميتوان در دنيايي كه همه چيز از آن برندگان است، مزاياي موقت به دست آورد. استاپفورد ميگويد كه دو كتاب مذكور ضرورتاً، موجب روزآمدي دستوركار استراتژي اقتصاد كهن ميشوند. استاپ فورد معتقد است، با وجودي كه محتوي استراتژي در عمل تغيير زيادي نكرده است، نحوه ايجاد استراتژي بايد كاملاً تغيير كند.
او سه روند در تجارت را مطرح ميكند كه در حال ايجاد تغيير در نحوه تعيين راهبرد ميشوند: كاهش هزينه معاملات، دسترسي وسيع به اطلاعات از طريق اينترنت و عدم ثبات الگوهاي تجاري. به دليل نبود زمان كافي براي استخراج استراتژي از قابليتهاي موجود يك سازمان، (به علت تغيير مداوم آنها) استراتژيستها ناگزيرند پا را فراتر از حسابگريهاي عقلايي بگذارند.
ديگر تجزيهوتحليل سنتي نقاط قوت و ضعف كه بر مبناي پيشبيني بنا نهاده شده، كارساز نيست. مديران اجرايي بايد مانند كارآفرينان عمل كرده و توجه و اعتماد خود را معطوف به روياها كنند. تنها روياهايي كه حاصل تركيب شيفتگي و چشمانداز هستند، قادر به ربودن حس اشتياق آنهايي هستند كه در سازمان به دنبال توسعه استراتژي بر پايه رويا و خيالند.