گروه محصولات

عنوان مقاله: مورد كاوی : نسل ‌سومی ‌ها در محیط كار

گزيده مديريت 94
By Tamara Erickson
 
نوشته: تارا اریکسون
 
ترجمه: سارا پنجی زاده
جاش لوییز، كارمند جوان شركت تفریحات رایزینگ، سرخورده شده، چون سارا بنت، رییسش كه سرپرست بازاریابی شركت است، به ایده‌های او در مورد استفاده از رسانه‌های جدید برای تبلیغ فیلم‌ها توجهی نمی‌كند. به عقیده جاش، وی هم‌چنان در حال‌وهوای دهه 1990 است كه مردم شبكه‌های تلویزیونی را تماشا می‌كردند. در حالی كه به‌سرعت كار محوله برای معرفی برنامه تیم را انجام می‌دهد، خود برنامه‏ای طراحی كرده و در راهروی شركت به مدیرعامل معرفی می‌كند. مدیرعامل بسیار از آن استقبال می‌كند، اما سارا چون جاش او را دور زده و بار اضافی را هم به معرفی برنامه‌های تیم تحمیل كرده، رنجیده‌خاطر است. این دو كه متعلق به دو نسل مختلف هستند چگونه می‌توانند به شیوه‌ای اثربخش در كنار هم كار كنند؟

ران آلسوپ، نویسنده كتاب «كودكان جنگ بزرگ می‌شوند» می‏گوید، درگیری میان نسل جدید عجول و نسل قدیمی وظیفه‌شناس، اجتناب‌ناپذیر، اما بی‌تردید قابل‌كنترل است. به‌عنوان مهم‌ترین كار، سارا باید جاش را به‌خاطر دورزدن وی سرزنش كند. جاش باید به اختیارات رییسش احترام گذاشته و به جای سرپیچی با او همكاری كند. اما از طرف دیگر سارا هم باید به درددل‌های جاش توجه كند. او هم مانند بسیاری از هم‌نسلانش می‏خواهد بداند كارش ارزشمند است و به دریافت بازخورد سازنده برای پیشنهادهایش نیاز دارد.

 پاملا نیكولسن، مدیركل عملیات شركت رنت‌اِكار، می‏گوید با توجه به علاقه‌مندی مدیرعامل، سارا باید ابتكار جاش را تمجید و در عین حال به او یادآوری كند باید رییسش را دائم در جریان امور بگذارد. اگر رایزینگ هم مانند رنت‌اِكار برنامه‌های آموزشی و بازخوردی را برای كمك به جاافتادن نسل جوان در محیط كار اجرا كند سارا و جاش هم شاید رابطه سازنده‌تری برقرار كنند.
 جیم میلر، معاون اجرایی شركت جنرال، عقیده دارد جاش با كوتاهی در انجام وظایف، تیمش را به‌خطر انداخته است. لازم است سارا چگونگی كار تیمی را به او بیاموزد و در ضمن انتظارات خود را در زمینه عملكرد و ارتباطات به‌روشنی بیان كند. اما خود سارا هم می‌توانست با سنجش ایده خوب كارمندش و برای مثال، درخواست از او برای هدایت تعدادی برنامه تبلیغاتی آزمایشی، بسیار بهتر عمل كند...
انصراف از نظر