بعضی اقتصاددانان، ابتکارهاي دولت آمریکا در امور سلامت، تغییرات آبوهوا و انرژی را موتور بهبود اقتصادي قلمداد ميكنند. از دیدگاه آنان، اهرمهای سیاست دولت میتوانند موجب ظهور «هنجار جديد» شوند. چنين نگاه ماشيني به اقتصاد، نیرویي قدرتمند را ناديده ميگيرد. از زمان الکساندر همیلتون تاکنون، اقتصاد آمریکا مبتنی بر ایدهها، تجربهكردن و اکتشاف بوده است: اهالي کسبوکار، مفاهیم جدید را بهتصوير ميكشند و پروژههاي پرمخاطره راه مياندازند؛ کارآفرینان محصولات یا روشهای جدید را بر مبناي ایدههای تازه مهندسی ميكنند؛ بازاريابان گوشههايي براي محصولات جدید یا گوشههاي جديدي براي محصولات قدیمی پيدا ميكنند؛ مدیران و مصرفکنندگان، محصولات بديع را ارزيابي ميكنند و تامینکنندگان مالی با چشمانداز استراتژیک، تصميم ميگيرند از کدام نوآوريها پشتيباني کنند. از نظر تاريخي، پويايي آمريكاييها (توانايي و تمايل آنها به نوآوري) از طريق ايجاد مشاغل متعدد، موجب حضور همه در عرصه اقتصاد خلق شده است. همچنین موجب رفاه واقعی، مشاغل چالشی و تعالي و خودشناسي شده است.