By Regina Fazio Maruca

نوشته: رجینا فازیو ماروکا

ترجمه: دکتر غلامرضا خاکی

تقريباً چهار سال است كه ديو سوزا، جو كسل و رايان باهار، شركت سوكابا.كام را راه اندازي كرده اند. سوكابا.كام يك كسب وكار الكترونيكي است كه لوازم دفتري و خدمات مي فروشد. چه كسي مي تواند تصوركند كه اين سه جوان كه به تازگي از دانشگاه فارغ التحصيل شده بودند، با چنين موفقيتي روبرو شوند. شش ماه قبل با توجه به پيشنهاد سرمايه گذار مخاطره جو، اين بنيانگذاران جوان، سه مدير برجسته و مجرب را استخدام كردند تا در ارتقاء سطح كسب و كار به آن ها كمك كنند. به نظر مي آمد سه نفر جديد مكمل خوبي براي تيم سوكابا باشند. اما خيلي زود و حتي در ضيافت ناهاري كه به افتخار تازه واردان ترتيب داده شده بود، اختلافي بين اين دو گروه پيش آمد و چند دقيقه بعد از پايان ميهماني سه بنيانگذار به دفتر ديو رفتند. اين جلسات جداگانه در هر دو طرف ادامه يافت و به وخامت اوضاع دامن زد. از طرف ديگر مشكل و پيچيدگي هاي جديدي ظهوركرد. يكي از رقباي اصلي شركت پيشنهاد ادغام با شركت را داد كه در مورد اين تصميم، اختلافات نظر شديدي وجود دارد. يكي از مديران جديد به سرمايه گذار مخاطره جو گزارش داد كه اگر اين سه بنيانگذار پيشنهاد رقيب را نپذيرند، از شركت خواهدرفت. ولي ديو، جو و رايان نمي خواهند ميدان را خالي كنند و هيچ تمايلي به ادغام با شركت بزرگ تر ندارند. سوكابا بر سر دو راهي است. شركت قابليت رشد دارد، ولي اختلافات داخلي مي تواند مانع آن شود. بنيانگذاران چه كار بايد بكنند تا شركت قادر به حفظ حيات و رشد در مسير مناسب باشد؟ آن ها چطور مي توانند روابط داخلي شركت را اصلاح كنند؟ در اين موردكاوي فرضي، چهار متخصص نظريات مشورتي خود را ارايه داده اند.