Michael Hammer
نوشته: مایکل همر
ترجمه: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
كمتر مدیری را سراغ داریم كه موضوع «بازمهندسی فرایند كسبوكار» (ترتیب حركت یكپارچه كار در سراسر شركت) را مورد پرسش و انكار قرار دهد. این روند موجبات بهسازی چشمگیر در وضعیت هزینهها، كیفیت، شتاب، سودآوری و دیگر جنبههای هر فعالیت را فراهم میآورد. با این وصف و با وجود توجه و سرمایهگذاری مناسب در این زمینه، بسیاری از مدیران همچنان در خصوص اینكه چه چیزی باید تغییر كند و در چه زمان و به چه میزانی، مردد و نامطمئن هستند. به این دلیل است كه حتی اگر پیشرفتی در برنامه تحول و دگرگونی در فرایندهای كسبوكار سازمان صورت میگیرد، بازده چندانی ندارد.
مایكل همر پنج سال گذشته را همراه با گروهی از شركتهای بزرگ در این زمینه كار كرده تا «مدل بلوغ فرایندها و بنگاه» (پی.ای.ام.ام) را طراحی كند. این مدل چارچوب تازهای است كه به مدیران در فرمولهكردن و ارزیابی كوششهای تغییر فرایندهای شركت كمك میكنند. وی دو دسته از ویژگیها را تشخیص داده كه موجب موفقیت استثنایی فرایندها در درازمدت میشوند: تسهیلكنندههای فرایند كه بر هر فرایند منفرد اثر گذارده و میزان مناسببودن كاركرد هر فرایند را نشان میدهند. عوامل تسهیلكننده وابستگی متقابل دارند: اگر یكی حضور نداشته باشد، دیگران نیز مختل میشوند. از سوی دیگر، باید بهخاطر داشت «تسهیلكنندهها» تنها زمینه عملكرد عالی را فراهم میآورند و وجود آنها به معنای اطمینان از دستیابی به بازده بالا نیست. بدینمنظور شركتها باید در خود آن گونه «توانمندیهای سازمانی» را بیافرینند كه از عملكرد شایسته پشتیبانی میكنند. حضور همزمان «تسهیلكنندهها» و «توانمندیهای سازمانی» راهی را پیش پای شركتها میگذارد كه برنامهریزی و ارزیابی تحول فرایندمحور را آسان میسازد.
پی.ای.ام.ام از چارچوبهای مشابه از جمله سی.ام.ام.آی متفاوت است، زیرا در مورد همه صنایع و فرایندهای گوناگون كارایی دارد. نویسنده شرح میدهد كه چگونه برخی شركتها (از جمله میشلن، سی.اس.اَی.اَی، تتراپك، شل، كلوروكس و اشنایدر) پی.ای.ام.ام را در موارد و مراحل مختلف فعالیتها برای ارزیابی میزان پیشرفت كوششهای دگرگونساز فرایند، پیروزمندانه بهكار گرفتهاند.