گروه محصولات

عنوان مقاله: ایده کلان: معیارهای واقعی موفقیت

گزيده مديريت 137
By Michael Mauboussin

نوشته: مایکل موبوسان

ترجمه: عاطفه پاشازاده

وقتی نوبت به سنجش عملکرد می‌رسد، مدیران کسب‌وکارها شبیه پیشکسوتان بیسبال رفتار می‌کنند که بعد از سال‌ها فعالیت، نوعی شم درونی در آن‌ها ایجاد شده و بر آن اساس، آمار و ارقام مهم را انتخاب می‌کنند. اما مایکل لوییس در کتاب مانی‌بال توضیح می‌دهد که اوکلنداتلتیک کشف کرد که معیارهایی که پیشکسوتان تیم استفاده می‌کردند ارتباطی با موفقیت بازیکنان نداشت. آن‌ها عوامل غلطی را می‌سنجند. مدیران هم همان اشتباه‌ها را دارند.

تحقیقات نظری و تجری نشان می‌دهد که رابطه متزلزلی بین خلق ارزش و دو معیار عملکرد متداول یعنی رشد درآمد هر سهم و رشد فروش وجود دارد. با وجود این، مدیران به این معیارها می‌چسبند، زیرا به شم خود اعتماد بیش از حد دارند، آن‌ها علت‌های پدیده را به‌اشتباه تعیین می‌کنند و نمی‌توانند از کشش وضعیت موجود رهایی یابند.

مفیدترین آمار آن‌هایی هستند که علت و معلول را دقیق مشخص می‌کنند. این آمار دو مشخصه خاص دارند: پیوسته هستند و نشان می‌دهند که نتیجه یک عمل خاص در یک زمان، مشابه نتیجه همان عمل در زمان دیگر است و پیش‌بینی‌کننده هستند، یعنی رابطه علی بین عمل، اندازه‌گیری آماره و نتیجه موردنظر وجود دارد.

برای انتخاب بهترین آمار، باید هدف غالب خود را تعیین کنید، محرک‌های مالی و غیرمالی را مشخص کرده و تعیین کنید کدام یک از فعالیت‌های کارکنان از آن محرک‌‌ها پشتیبانی می‌کنند. به‌علاوه باید به‌طور منظم معیارهای خود را ارزیابی مجدد کنید. محرک‌‌های خلق ارزش تغییر می‌کنند، در نتیجه شما نیز باید آمار خود را تغییر دهید.

انصراف از نظر