By Walter Frick
نوشته: والتر فریک
ترجمه: فریدا رحمانی
رابطه عشق و نفرت ما با کسبوکارهای بزرگ.
نخستین فصل کپیتالیزنت ، یک پادکست اقتصادی جدید اثر کیت والداک از دانشگاه جورجتاون و لوییجی زینگالس از دانشگاه شیکاگو، روی آیندهای عمیق میشود که در آن، مارک زوکربرگ (مدیرعامل فیسبوک) به ریاستجمهوری آمریکا میرسد و قانون ضدتراست آن را بهگونهای تغییر میدهد که شرکت خودش شکستناپذیر شود. زینگالس که متولد ایتالیا است، به شنوندگان یادآوری میکند که نخستوزیر سابق و تحقیرشده ایتالیا، سیلویو برلوسکونی از مالکیت خود بر رسانه غالب ایتالیا برای رسیدن به بالاترین مقام سیاسی استفاده کرد و اشاره میکند اگر مارک زوکربرگ همین کار را کرده بود، میتوانست کنترل هم دولت آمریکا و هم مهمترین شبکه ارتباطی دنیا را در دست گیرد و در نتیجه، «قدرت مطلق» را بهچنگ آورد.
از سوی دیگر، تعداد اندکی از ما به کمپین 2020 زوکربرگ (کاندیدای ریاستجمهوری شدن) نیاز داریم تا در مورد تاثیر بیاندازه فعلی بزرگترین شرکتهای آمریکا و رهبران آنها شروع به نگرانشدن کنیم. بخش چشمگیری از پژوهشها نشان میدهند بزرگترین سازمانها در اکثریت صنایع به درصد بیشتری از بازگشت سرمایه و سود در بازارهای خود در مقایسه با یک تا دو دهه پیش دست یافتهاند و قدرتشان افزونتر شده است. در عین حال، اعتماد افکار عمومی به آنها نزول کرده است: حدود چهل درصد از آمریکاییها میگویند اعتماد بسیار اندکی به شرکتهای بزرگ دارند یا اصلا به آنها اعتماد ندارند، این رقم در سال 1985 تنها 24 درصد بود و افراد بیشتری پیشنهاد میکنند مقررات سختگیرانهای نظیر شرکتهای آب و برق و تاسیسات شهری بر گوگل و فیسبوک حاکم شود یا حتا آنها را تجزیه کنند.
آیا این نگرانیها موجه هستند؟ رابرت اتکینسون، یک متخصص نوآوری در ایالت واشنگتن و مایکل لیند، استاد مهمان رشته روابط عمومی در دانشگاه تگزاس، نظر دیگری دارند که میتوانید در مجله 203 آنها را مطالعه نمایید.