By Diane L. Coutu
نوشته: دايان كوتو
ترجمه: غلامحسين خانقايي
بیشتر نوشتههای مربوط به رهبری كسبوكار بر انگاره منطقی و معقولبودن رهبران كسبوكار قرار دارند. ولی غیرمنطقیبودن یكی از ویژگیهای اصلی طبیعت انسانی است و تضاد درونی معمولاً در انگیزش انسانها به سوی موفقیت نقش دارد. اگر چه تعدادی از پژوهشگران كسبوكاری در مورد روانشناسی مدیران تحقیق كردهاند، ولی مانفرد كتزدووریز تمام زندگی كاری خود را صرف تجزیهوتحلیل روانی مدیران عامل كرده است.
در این مقاله، كتزدووریز، بر پایه سی سال تجربه و مطالعه بهعنوان روانكاو، نویسنده و استاد دانشگاه آنسو، به بیان و توصیف جنبه روانشناختی مدیران عامل موفق میپردازد. او به بررسی آسیبپذیریهای مدیران عامل میپردازد كه اغلب به واسطه تلاش پیروان به فریب و قهرمانسازی رهبران خود تشدید هم میشود. به گفته او، رهبران دارای توانایی بینظیر و شگفتانگیزی در پیداكردن فرایندهای انتقالی در كاركنان و خود هستند. در این فرایندها افراد پویایی روابط گذشته را به تعاملات كنونی تبدیل میكنند. این فرایندها قادرند خود را به روشهای گوناگون و بعضاً منفی نشان دهند.
موضوع دیگر اینكه، بسیاری از مدیران عالیرتبه با توجه بهاینكه در دوران میانسالی خود قرار دارند، دچار افسردگی هستند. میانسالی موجب ارزیابی مجدد هویت شغلی فرد میشود و زمانی كه رهبری به مرحله مدیرعاملی میرسد، معمولاً در معرض یك بحران هویتی قرار دارد. این بحران ممكن است دامنگیر هر كس شود، ولی احتمال وقوع آن در مدیران عامل و مدیران عالیرتبه بیشتر است، زیرا تعداد زیادی از آنها تمام زندگی خود را وقف كار كردهاند.
البته همه مدیران عامل از نظر روانی ناسالم نیستند. به گفته كتزدووریز، رهبران سالم در محاسبه نفس و روانكاوی خود خبره و ماهر هستند. بهترین آنها اشتیاق زیادی به تفكر و دروناندیشی دارند؛ زندگی متعادلی دارند؛ قادر به بازیكردن هستند؛ مبتكر و خلاق هستند و توانایی خودرایی و مخالفت با دیگران را دارند. در نهایت، او نتیجه میگیرد: «افرادی كه مقداری دیوانگی را برای خود میپذیرند، ممكن است جزو سالمترین دسته رهبران باشند.»