By Louise O`Brian
نوشته: لوییز اوبراین
ترجمه: مهندس فضل اله امینی
بررسیهای اسپیترز درباره صندوقهای سرمایهگذاری و بانكهای سرمایهگذار، دادستان كل نیویورك را عملاً پرچمدار جنبش اصلاح بنگاهها كرده است. افشاگریهای او درباره جنگ منافع بین بانكهای سرمایهگذار و تحلیلگران پژوهش شركتهای والاستریت به مصالحه 4/1 میلیارد دلاری سال 2003 بین دستگاههای نظارتی و نهادهای بانكی منجر شد.
در این گفتوگو، اسپیترز از چالش محافظت بازارهای همگانی در برابر آسیب تضاد منافع سخن میگوید و بهویژه به چندوچون نهادینهشدن این برخوردها در یك صنعت مفروض اشاره میكند: «ماجراهایی است كه در آنها مدیریت ارشد از سوءاستفاده ردههای پایین چشم پوشی كرده است. همین تساهل نشان میدهد كل ساختار به فساد آلوده شده است.» او بهویژه انگشت اتهام را بهسوی هیاتمدیرهها نشانه میرود و استدلال میكند اعضای این هیاتها از دل خودیهای شركت و صنعت مربوطه انتخاب میشوند. او از نبود ارزشها در بسیاری از هیاتمدیرهها سخن میگوید و شیوه پرداخت دستمزد و پاداش مدیران را بهمثابه شاهدی معتبر معرفی میكند. او میگوید: «كمیتههای دستمزد و پاداش مدیران... خودگزیده هستند... این بازار، مصنوعی و تقلبی است.» همچنین میافزاید: «اگر عقد قرارداد دستمزد و پاداش مدیران عامل را در اختیار سهامداران یا مشتریان بگذارند، دنیا واقعاً دیدنی میشود.»
اسپیترز میگوید: «همه رهبران دنیای كسبوكار باید بار دیگر انگاره امانتداری (نسبت به سهامدار یا مشتری) را به سراسر سازمانهای خود تلقین كنند. او با استفاده از كسبوكار صندوقهای سرمایهگذاری بهعنوان یك مصداق، ارزش اعمال قانون را با ارزش نظارت مقایسه میكند و برای دولت نقشی مهم (اما محدود) در محافظت از بازارهای آزاد تبیین میكند.