گروه محصولات

عنوان مقاله: کارراهه: ریچارد سررا، مجسمه ساز

گزيده مديريت 106

Interviewed by Kathrine Bell

مصاحبه از کاترین بل

ترجمه: اسداله باسمچی

ريچارد سررا آن‌قدر مجسمه‌هاي فولاديش زياد است كه موزه هنرهاي مدرن نيويورك، گالري را براي نمايش آن‌ها اختصاص داده است. وي بيش از نيم قرن در ارتباط مستقيم با صنعتي بوده كه مواد اصلي مجسمه‌هايش را تامين مي‌كند: ده‌ها سال پيش از آن‌كه كارهاي سررا با اقبال عموم مواجه شده و شهرتي به‌هم زند، وی به دسته‌ای از کارگران فولاد پیوست که منجر به تحصیل در دانشگاه ییل شد. از دهه 1970، کار نصب مجسمه‌های او را یک خانواده نیویورکی به‌عهده دارند. این پروژه‌های پیچیده مهندسی (که مستلزم شکل‌دادن دستی به ورقه‌های فولاد به شیوه‌های بدیع است) منجر به نوآوری اصیل در کارخانه‌ای شده که آن‌ها را ساخته است. تجربه‌های سررا نیم‌نگاهی به چگونگی بازآفرینی کارخانه‌های فولادی دارد که از مدت‌ها در سراشیبی قرار گرفته‌اند.
 
به‌خاطر اندازه مجسمه‌های خود مجبورید به‌شدت به تخصص و عملکرد دیگران متکی باشید. چه‌طور افراد قابل‌اعتماد را می‌یابید؟
شما مجبورید با آن‌ها کار کنید. آن‌ها ناگزیر هستند به نوعی باعث کمک دست‌ها و افکار شما باشند. من به اندازه کافی در این زمینه تجربه دارم. من با کسانی که کار می‌کنم، ارتباطی عاطفی دارم. آن‌ها احساس می‌کنند جزو خانواده من هستند، اما من تمام عمر، حتا وقتی کودک بودم، کار کرده‌ام. من هرگز احترام به طبقه کارگر را فراموش نکرده‌ام.
 
گفته‌اید که تجربه‌کردن و بازی‌کردن، مهم‌ترین اجزای فرایند کارتان هستند.
در بازی هیچ پیش‌بینی از انتهای کار ندارید. بازی، قضاوت را بی‌معنا می‌سازد. اغلب راه‌حل یک مسئله، جرقه‌ای از راه‌حل برای مجموعه‌ای از مسائل دیگر است. بعضی اوقات این اتفاق در جریان خلق یک اثر رخ می‌دهد. به همین خاطر است که من به مکان نصب همه مجسمه‌هایم می‌روم. در جریان خلق عملی یک اثر، ارتباطاتی را مشاهده می‌کنید که نمی‌توانستید بدون حضور فیزیکی در آن مقیاس حس کنید. باید مقیاس و اندازه را در محیط تجربه کرد.
انصراف از نظر