By Gail J. McGovern/ David Court/ John A. Quelch/ Blair Crawford
نوشته: گیل مک گاورن و دیوید کورت و جان کلچ و بلر کرافورد
ترجمه: دکتر میراحمد امیرشاهی
لطمهای كه راهبردهای غلط بازاریابی به ارزش سهام شركتها زدهاند، بیشتر از حسابسازیهای قلابی است. با وجود این، امور بازاریابی نوعاً در ردههای پایین سازمان بوده و فاصله آن تا مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره بسیار زیاد است و در غالب موارد، همسویی كمی با راهبردهای كلان شركت دارد. به نظر میرسد اعضای هیاتمدیره دلایل قانعكنندهای برای اعمال نظارت بر فعالیتهای بازاریابی شركت خود داشته باشند.
نویسندگان مقاله معتقدند هیاتمدیرهها فهم درستی از چگونگی تامین نیازهای مشتریان و همچنین نحوه تاثیرگذاری راهبردهای بازاریابی بر رشد (یا عدم رشد) سازمان ندارند. آنها برای مقابله با این مشكل مجموعهای از گزارشات مدیریت (كه «داشبورد بازاریابی» نامیدهاند) طراحی كردهاند كه این اطلاعات مهم و ضروری را در اختیار هیاتمدیره میگذارد.
این داشبورد از سه بخش تشكیل شده كه هیاتمدیره باید تكتك آنها را بهطور منظم زیر نظر گیرد. بخش اول، محركههای اصلی كسبوكار یك شركت (شرایط كسبوكاری كه در صورت مخدوششدن یا تغییر، مستقیماً و بهنحوی قابل پیشبینی روی عملكرد آن تاثیر میگذارند) را پیجویی میكند. بخش دوم به توصیف نوآوریها و خلاقیتهای مشخصی میپردازد كه در جریانی از ایدههای رشد قرار گرفته و شركت را قادر میسازد به اهداف كوتاه و بلندمدت درآمد خود دست یابد. بخش سوم، مروری بر مجموعه مهارتهای بازاریابی موجود در شركت است تا هیاتمدیره بتواند هم نسبت به كفایت نخبههای بازاریابی و هم نسبت به میزان دسترسی به نخبگان سایر رشتههای متناسب با بازاریابی قضاوت كند.
داشبورد بازاریابی، برخلاف مقیاسهای اندازهگیری منفرد دیگری كه غالباً ناكافی، غیرمرتبط و گمراهكننده هستند، هیاتمدیره را قادرمیسازد اثربخشی راهبردهای بازاریابی شركت را بهطور منظم و سریع ارزیابی كند. هیاتمدیرهای كه درك روشنی از نقش و عملكرد بازاریابی شركتش داشته باشد، در جریان فعالیتهای نامناسب بازاریابی شركت قرار میگیرد، مدیریت را در جهت حل مشكلات هدایت میكند و میزان پیشرفت او در حل مشكلات را زیر نظر میگیرد.