گروه محصولات

عنوان مقاله: مرد نیک

گزيده مديريت 58

By Russ Edelman/ Tim Hilrabiddle

نوشته: راس ادلمن و تيم هيلتابيدل

ترجمه: غلامحسين خانقايی

پل کندی در ترافیک صبحگاهی بی‌پایان کلیولند، فکرش همه جا می‌رود. نگران همسر خود است که ممکن است در اثر سرماخوردگی جشن سالگرد ازدواج‌شان خراب شود. نگران موقعیت‌های توپ‌اندازی و میدان‌داری بازی است که قرار است آن شب انجام شود. نگران سلامت رییس خود لری است که به‌تازگی دچار حمله‌قلبی شده است. نگران همکار خود لیزاست که مادرش بیمار شده و در اثر آن کیفیت کارش تنزل پیدا کرده است. در نهایت، نگران تیم بیس‌بال براونز است که دوسه سال است برنده نمی‌شود.

 او به‌خاطر برنامه‌هایش برای گسترش «دانرآسوشیتس» به اروپا و تجدید سازمان پیشنهادی‌اش که با معرفی یک مدیرعامل جدید، بار کاری لری را کاهش می‌دهد، هیجان‌زده هم هست. خاصه این‌که با نشانه‌هایی که از لری دریافت کرده به‌احتمال قریب‌به‌یقین خود او مدیرعامل جدید خواهد بود! و به نظر پل، چرا که نه؟ چه کسی بهتر از او برای مدیرعاملی شرکت؟ زیرا ده سال است در شرکت کار می‌کند و به همه جنبه‌های کار اشراف دارد و مشتریان، فروشندگان و کارکنان دوستش دارند.
 ولی وقتی بعدازظهر با رییس خود گفت‌وگو می‌کند، دچار ضربه شدیدی می‌شود. لری در نظر دارد جورج خشن و سخت‌گیر را مدیرعامل کند و پل را به‌عنوان نفر دوم شرکت در نظر گرفته است! به گفته لری، پل بسیاری از ویژگی‌های لازم را برای مدیرعاملی دارد، ولی باید مقداری سخت‌گیرتر باشد. «منظور لری از این حرف چیه؟» بعدازظهر آن روز در راه برگشت به خانه با ناراحتی با خود فکر می‌کند: «آیا باید یک احمق به‌تما‌م‌معنا مثل جورج شوم؟»
پل برای این‌که به لری نشان دهد خمیرمایه مدیرعاملی را دارد، چه باید بکند؟ چهار صاحب‌نظر (اریک اشمیت، مدیرعامل گوگل؛ استیفن کاوی، نویسنده، دون مافول، مدیرعامل اِی.وی.‌ال آمریکای‌شمالی و مگی کرادوک، مربی مدیران) در این مورد اظهارنظر می‌کنند.
انصراف از نظر