By Karl Schmidt/ Brent Adamson/ Anna Bird
نوشته: کارل اشمیت و برنت آدامسون و آنا برد
نمایندگان فروش از گذشتهها آموختهاند به دنبال مدیر ارشدی در شرکت باشند که بتواند دستتنها یک معامله را جوش بدهد. ولي امروزه، تصميمگيران يكجانبه به ندرت پيدا ميشوند. امروزه بيشترين خريدها توسط گروههايي با نقشهاي و اولويتهاي مختلف و با قدرت وتوكردن انجام ميشود. در نتيجه، عقد یک معامله هر روز به رویهای دردناکتر و طولانیتر تبدیل میشود.
ولی بنابه گفته نويسندگان كه اثرات تغيير در نحوه خريد را مورد پژوهش قرار دادهاند، تامینکنندگان نوآور مشغول یافتن راههایی برای ایجاد اجماع در گروههاي مختلف خريد هستند. اين تامینكنندگان، از طريق ايجاد زبان و چشمانداز مشترك حول مشكلات و راهحلها، اعضاي گروه را براي يافتن زمينههاي مشترك تجهيز و ترغيب ميكنند. آنها پشتيبانهاي داخلي محصولات خودشان را شناسايي كرده و ترغيبشان ميكنند تا به حمايتكنندههاي فعال تبديل شوند و آنها را با مهارتها و اقلام مورد نياز براي غلبه بر ديگر همکاران تصميمگير خود تجهيز ميكنند.
تحقق همه اينها مستلزم رويكردهاي بديعي مانند کاوش در رسانههاي اجتماعي، «تورهاي آموزشي» مشتري و ابزارهاي تشخيصي مبتكرانه است. اين كار، سطح جديدي از تشريك مساعي ميان بخش فروش و بازاريابي را نيز ميطلبد. ولی با توجه به سختیهای امروز برای رسیدن به اجماع، تامینکنندگانی که اين دو واحد را بهعنوان یک تیم واحد با هدف مشترک همسو نمیکنند، از سوي دیگر تامینکنندگاني كه چنین کردهاند تحت فشار خواهند بود.