گروه محصولات

عنوان مقاله: مدیریت سبد نوآوری

گزيده مديريت 132
By Bansi Nagji/ Geoff Tuff

نوشته: بانسی ناگی و جف تاف

ترجمه: نرگس حقی

برای بسیاری از شرکت‌ها، نوآوری مجموعه‌ای «ولنگ‌وواز» از ابتکارهای هرچند پرانرژی، اما ناهماهنگ استکه با استراتژی‌هایی سردرگم مدیریت می‌شوند. برای بازده‌های پایدار و بهتر از متوسط، شرکت‌ها نیاز به یک سبد نوآوری متوازن و توانایی رویکرد آن به‌عنوان کلی یک‌پارچه را دارند.

نویسندگان مقاله با مطالعه شرکت‌ها در بخش‌های صنعتی، تکنولوژی و کالاهای مصرفی، متوجه الگویی قابل‌توجه شده‌اند: شرکت‌های موفق عموما هفتاد درصد منابع نوآوری خود را در مهم‌ترین محصولات اصلی، بیست درصد را در محصولات هم‌جوار و ده درصد را در ابتکار‌های تحول‌ساز به‌کار گرفته بودند. اما بازده سرمایه‌گذاری روی نوآوری‌ها معمولا نسبت برعکسی را دنبال می‌کند، ‌طوری که هفتاد درصد بازده از عرصه تحول‌ساز به‌دست می‌آید.

تعادل آرمانی از صنعتی به صنعتی و از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است، ولی یک چیز ثابت است: شرکت‌ها باید در هر سه سطح تلاش کنند و کلیت نوآوری را بادقت و از نزدیک مدیریت کنند. به‌خصوص باید ظرفیت‌های یگانه مورد نیاز جهت نوآوری تحول‌ساز را توسعه دهند. این به معنای یافتن نخبگانی برای تلاش‌های انقلاب‌ساز و اطمینان از تفکیک مناسب از کسب‌وکار اصلی؛ ایجاد ساختار تامین مالی مناسب (و معمولا بسیار متفاوت)؛ دوری از یک سیستم مدیریت فراگیر و استفاده از سنجه‌های داخلی و غیراقتصادی برای ارزیابی تلاش‌های اولیه است.

شرکت‌هایی که یاد می‌گیرند سیستم جامع نوآوری خود را مدیریت کنند، می‌توانند به‌طور کامل از انرژی نوآوری بهره‌برداری و آن را تبدیل به محرکی قابل‌اتکا برای رشد کنند.

انصراف از نظر