By George S. Day
نوشته: جورج دی
ترجمه: مهنوش نوروزی زاده و هاشم بوذرجمهر
نوآوریهای جزئی بخش اعظم سبد توسعه یك شركت را تشكیل میدهد، اما هرگز موجب رشد مطلوب شركت نمیشوند. جورج دی، استاد بازاریابی مدرسه وارتون، میگوید، راهحل استفاده از بازبینی نظاممند و منظم سبد نوآوری و افزایش تعداد نوآوریهای كلان با سطح قابلقبولی از ریسك است.
دو ابزار میتواند در این راه به مدیران كمك كنند. اولی كه ماتریس ریسك نامیده میشود، بهصورت تصویری توزیع ریسك در سراسر سبد نوآوری را آشكار میسازد. این ماتریس امكان میدهد شركتها احتمال موفقیت یا شكست هر یك از پروژههای خود را بر مبنای اهمیت آنها برآورد كنند. هرچه محصول، فناوری یا بازار هدف ناشناختهتر باشد، ریسك هم افزونتر خواهد بود.
ابزار دوم كه به آر.دبلیو.دبلیو (واقعی-پیروز-ارزشمند) معروف است، به شركتها امكان ارزیابی ریسك و پتانسیل تكتك پروژهها را از طریق پاسخ به شش سوال بنیادین میدهد. آن سوالها عبارتند از: آیا بازار واقعی است؟ كه نیاز مشتری، اشتیاق وی به خرید و اندازه بازار بالقوه را بررسی میكند؛ آیا محصول واقعی است؟ انجامپذیری تبدیل نوآوری به محصول را زیر ذرهبین میگذارد؛ آیا محصول قدرت رقابت دارد؟ به تحقیق درباره تناسب منابع شركت و مدیریت آن برای رقابت در بازار آن محصول میپردازد؛ آیا محصول با ریسكی پذیرفتنی سودآور خواهد بود؟ تجزیهوتحلیل مالی لازم برای ارزیابی پایایی تجاری نوآوری را در كانون توجه دارد و در نهایت، آیا عرضه محصول منطقی استراتژیك دارد؟ برازش محصول با استراتژی شركت و وجود پشتیبانی مدیریتی را بررسی میكند.