By Leanne Brett/ Christin Behfar/ Mary C.Kern
نوشته: جين برت و كريستين بهفر و ماري كرن
ترجمه: دكتر مريم شريفيان ثاني
تیمهای چندفرهنگی، مزایایی چند را برای شركتهای بینالمللی بهارمغان میآورند كه میتوان از آن جمله به دانایی ژرف نسبت به بازارهای مختلف محصول، خدمات مشتری با رعایت تفاوتهای فرهنگی و چرخش كار 24 ساعته اشاره كرد. اما ممكن است مشكلات ناشی از تفاوتهای فرهنگی كه میتواند اثربخشی تیم را بهطور جدی مختل سازد یا حتی آن را به بنبست برساند، بر این مزایا بچربند. مدیران چگونه میتوانند خود را بهبهترین نحو با چالشهای فرهنگمدار تطبیق دهند؟
نویسندگان مقاله، مصاحبههای عمیقی با مدیران و تیمهای چندفرهنگی از سراسر جهان انجام دادهاند. بر اساس تحقیقات گسترده خود روی حل منازعه و كار تیمی و مصاحبههای انجامشده، آنها چهار دسته مشكلاتی را شناسایی كردهاند كه میتوانند موانعی در راه موفقیت تیمها ایجاد كنند: ارتباط مستقیم در مقابل ارتباط غیرمستقیم، مشكل لهجه و فصاحت كلام؛ نگرشهای مختلف نسبت به سلسلهمراتب و قدرت و هنجارهای متعارض تصمیمگیری. اگر یك مدیر (یا عضو تیم) بتواند ریشه اصلی مشكل را پیدا كند، احتمال بیشتری وجود دارد كه راهحل مناسبی برای حل آن برگزیند.
نویسندگان مقاله به این نتیجه دست یافتهاند كه موفقترین تیمها و مدیران به یكی از چهار روش زیر با چالشهای چند فرهنگی برخورد میكنند: پذیرش (قبول آشكار شكافهای فرهنگی و كاركردن روی آنها)؛ مداخله ساختاری (تغییر شكل یا تركیب تیم)؛ مداخله مدیریتی (تعیین هنجارها در مراحل اولیه تشكیل تیم یا واردكردن یك مدیر رده بالاتر به صحنه ماجرا) و خروج (حذف یك عضو تیم به هنگامی كه سایر گزینهها با شكست روبهرو شدهاند). اینكه كدام راهبرد بهترین است، به شرایط بستگی دارد و هر یك نیز دشواریهای بالقوهای دارند. هرچند، در مجموع، مدیرانی كه در مراحل اولیه تشكیل تیم وارد عمل میشوند و هنجارها را تعیین میكنند، تیمها و مدیرانی كه سعی در جلب مشاركت همه اعضای تیم دارند و تیمهایی كه میتوانند متوجه شوند این مشكلات ناشی از فرهنگ است نه از شخصیت افراد، با استفاده از خلاقیت و رفتار مناسب، در حل مشكلات فرهنگمدار موفق میشوند. احتمال برداشت منافع و مزایای نهفته در تیمهای چندفرهنگی، برای این مدیران و تیمها بیشتر است.