By Nick Morgan
نوشته: نیک مورگان
ترجمه: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
همانند طرحریزی بسیار زیبای كتاب موشها و آدمها، سخنرانیهای خوب تنظیم و تمرینشده نیز اغلب در هوا گم میشوند. هیچ میزانی از آمادگی نمیتواند جانشین درك حضاری شود كه سخنران را غیرصمیمی یا حسابگر میپندارند. چرا بسیاری از مدیران در ایجاد ارتباط با شنوندگان سخن خود چنین با دشواری روبهرو هستند؟
مورگان كه برای دهها سال مربیگری هنر ارتباطات را عهدهدار بوده، راهنماییهایی جهت پیروزشدن بر این مشكل ارائه میدهد. پژوهشهای اخیر نشان دادهاند كه حركات طبیعی و حسابنشده (چیزی كه مورگان «گفتوگوی دوم» مینامد) احساس یا میل فرد را در جزئی از ثانیه پیش از درآمدن اندیشه سخنران به قالب كلام، به حضار منتقل میکند. از این رو، زمانبندی حركات بدنی تمرینشده، بهصورت نامحسوس بههم میخورد و شنوندگانی كه توان تعبیر زبان اعضای بدن را دارند، این را بهخوبی درمییابند.
اگر نمیتوانید بخش غیركلامی سخنرانی خود را تمرین كنید، پس چه باید كرد؟ به چهار میل بنیادین كه در ورای سخن شما نهفته است، توجه کنید: با حضار باز برخورد كنید؛ با مخاطب ارتباط برقرار کنید؛ با احساس باشید و خوب گوش كنید تا واكنش حضار را دریابید. با در نظر داشتن این چهار نكته، سخنرانی خود را تمرین كنید. به تصور اینكه با همسر یا دوست نزدیكتان سخن میگویید، خود را بازتر و راحتتر کنید. برای ایجاد ارتباط آسانتر، به «نیاز» درگیرساختن حضار توجه کنید. تصور كنید با كودكی سخن میگویید كه به كلام شما گوش نمیسپارد. بهمنظور انتقال احساس خود، احساس نهفته در پشت سخنتان را شناسایی كرده و بدان اجازه بروز بدهید. خوب گوشكردن بدین معناست كه هنگام پانهادن به جایگاه سخنرانی، به احساس احتمالی حضار بیندیشید و پیامهای زبان حركات بدنی آنان را بخوانید.
اگر این چهار میل را درونی ساخته و در تمرینهای خود جا دهید، به تبدیل شما به یك سخنران ماهر كمك میكنند و زبان حركات بدنی شما هم از این وضع پیروی خواهند كرد.